نگاهى به تاريخ قرآن‏ - صفحه 33

از اين تناقض‏ها بدين‏قرارند: الف) بعضى از روايات نزول قرآن به حروف هفت‏گانه بر اين دلالت دارند كه جبرئيل قرآن را به يك حرف براى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله خواند و آن حضرت از جبرئيل خواست كه خواندن قرآن تنها به يك حرف منحصر نباشد؛ پس جبرئيل پيوسته مى‏افزود تا به هفت حرف رسيد. اين‏قبيل روايات مى‏رسانند كه زيادتى قرائت‏ها تدريجى بوده، و حال آن كه در بعضى ديگر از روايات آمده كه زيادتى قرائت‏ها يك‏مرتبه پس از درخواست سوم بوده، و در بعضى ديگر از روايات آمده است كه خداوند پس از درخواست سوم پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به او فرمان داد قرآن را به سه حرف بخواند و پس از تقاضاى چهارم، خداوند به وى فرمان داد كه قرآن را به هفت حرف بخواند. ب) بعضى از روايات نزول قرآن به حروف هفت‏گانه بر اين دلالت دارند كه زيادتى تا هفت حرف در يك مجلس بوده و درخواست زيادتى با راه‏نمايى ميكائيل صورت گرفته است و جبرئيل هم‏چنان بر تعداد قرائت‏ها مى‏افزود تا به هفت حرف رسيد و در بعضى ديگر از اين روايات آمده است در هر نوبت كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله تقاضاى فزونى مى‏كرد، خود جبرئيل مرتب مى‏رفت و مى‏آمد تا به هفت مرتبه رسيد؛ ج) در بعضى از روايات نزول قرآن به حروف هفت‏گانه آمده است كه ابىّ وارد مسجد شد، ديد مردى قرآن را برخلاف قرائت او مى‏خواند و در بعضى ديگر از اين روايات آمده است كه ابىّ در مسجد بود، بعد دو تن وارد شدند و قرآن را برخلاف قرائت ابىّ خواندند.
سه. در روايت نهم كه ناقل آن عبداللَّه‏بن مسعود است، ميان پاسخ و پرسش تناسب وجود ندارد؛ زيرا از محتواى آن روايت چنين به‏دست مى‏آيد كه عبداللَّه و جمعى درباره سوره‏اى اختلاف‏نظر داشتند كه آيا 35 آيه دارد يا 36 آيه. آنان موضوع مورد اختلاف را نزد پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مطرح كردند، حضرت على عليه السلام كه در كنار رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله بود فرمود: پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به شما فرمان مى‏دهد قرآن را همان‏طور كه فرا گرفته‏ايد بخوانيد. پرواضح است كه اين پاسخ هيچ تناسبى با پرسش عبداللَّه و همراهانش ندارد. افزون بر اين، پاسخ مذكور هيچ گره‏اى از مشكل آنان باز نكرد. ۱؛

1.خويى، البيان، ص‏۱۹۴ - ۱۹۵

صفحه از 53