نگاهى به تاريخ قرآن‏ - صفحه 39

در گونه‏اى از روايتِ ملاقات [ حضرت‏] محمّد صلى اللَّه عليه و آله با جبرئيل، نقل شده است كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به جبرئيل گفت: من به‏سوى قومى بى‏سواد مبعوث شده‏ام، [ درپى اين سخن‏] قرائت‏هاى گوناگون براى تسهيل به او عطا شد ۱.
از نظر طحاوى، علت اين تخفيف آن است كه آنها در حفظ عين بيان يك قرائت ناتوان بودند و خواندن و نوشتن و دقت در حفظ كلمه‏به‏كلمه از عادات آنها نبود.
تسهيل مورد بحث بعدها نسخ گرديد؛ زيرا ضرورتى كه در ابتدا توجيه‏كننده وجود قرائات مختلف بود، برداشته شد؛ اين ضرورت با آشنايى روزافزون آنان با نگارش و دقت در نسخه‏بردارى، برطرف گرديد ۲. از نظر طبرى، تلاوت قرآن به همه آن حروف هفت‏گانه، هرگز الزامى نشده بود. آن حروف تنها از باب تسهيل در روزهاى اوّل، جريان داشتند. وقتى صحابه مشاهده كردند كه مسلمانان به‏خاطر عدم وجود متنى واحد به گروه‏هايى منشعب شده كه با يك‏ديگر مشاجره مى‏كنند، به اجماع به اين نتيجه رسيدند كه بايد متنى واحد و مورد توافق همگان را به‏وجود آورند. صحابه در تعهد بدين امر اشتباه نكردند. آنان توافق كردند آن‏چه را كه مورد تأييد آخرين عرضه قرآن از سوى جبرئيل به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مى‏دانند، بايد رونويسى كنند و همه آن‏چه را كه اين‏گونه نيست، رها سازند ۳.
همان‏طور كه ديديم قرائت‏هاى مختلف به صحابه نسبت داده شده است و هريك از اين قرائت‏ها ادّعاى مرفوع بودن را داشت. هم‏چنين درباره اين قرائات مختلف ادّعا شده كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از وجود آنها مطّلع بود و آنها را تأييد مى‏كرد، اين تأييد پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نتيجه حديث حروف هفت‏گانه بود. از اين حديث، اشاره به لهجه‏هاى مختلف، تقريباً به آسانى فهميده مى‏شد.
وقتى عثمان تصميم گرفت نسخه «امام» را بنويسد، گروهى از صحابه را به اين كار موظّف و به آنها توصيه كرد كه اگر در موردى اختلاف يافتند، آن را به لهجه مضر بنويسند؛ زيرا قرآن بر مردى از مضر نازل شده است ۴. نقل است كه عمر، عبداللَّه [ بن مسعود] را از آموزش قرآن به لهجه هذيل، برحذر

1.طبرى، جامع‏البيان، ج‏۱، ص‏۳۵

2.سيوطى، الاتقان، ج‏۱، ص‏۴۷

3.همان، ص‏۵۰

4.ابن ابى‏داود، كتاب‏المصاحف، ص‏۱۱

صفحه از 53