نگاهى به تاريخ قرآن‏ - صفحه 42

1. قريشيان در فهم كلمات و الفاظ قرآن، دچار اختلاف‏نظر بوده و ناگزير بودند در توضيح آنها به ديگران مراجعه كنند. اگر قرآن به لهجه قريش نازل شده بود، اختلاف‏نظرِ مذكور در فهم كلمات قرآن، پديد نمى‏آمد.
2. اگر قرآن به لهجه قريش نازل شده بود، چرا مفسران و به‏ويژه ابن‏عباس، در تفسير قرآن و توضيح الفاظ آن به اشعار و سخن عرب استشهاد مى‏كردند؟ درحالى كه سخنان و اشعارِ مورد استشهادِ آنها از تعبيرات و سخنان افراد قبيله قريش نبوده است.

3. طرفداران نزول قرآن به لهجه قريش، با استناد به آيه (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ)؛ و ما هيچ پيامبرى را جز به زبان قومش نفرستاديم، تا [ حقايق را] براى آنان بيان كند.۱؛ گفته‏اند رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله از قبيله قريش بوده و آن حضرت و نيز قبيله قريش در مكّه به‏سر مى‏بردند. بنابراين، بايد قرآن به زبان قبيله پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله نازل شده باشد تا بتواند حجتِ بر آنها باشد. در پاسخ به اين استدلال گفته مى‏شود، اگر منظور از واژه «قَوْم» در آيه مذكور، فقط قبيله قريش باشد، بايد خداوند در جاى ديگر يادآور شود كه قرآن به لغت و لهجه قريش نازل گرديده است تا مفهوم آيه براى همه روشن گردد و حال آن كه خداوند قرآن را با تعبير (بِلِسانٍ عَرَبِىّ)۲؛ وصف كرده است و اين تعبير عام و مجمل است و شامل تمام لهجه‏هاى قبايل مختلف عرب مى‏گردد.
4. طرفداران نزول قرآن به لهجه قريش، استدلال كردند كه قريش، فصيح‏ترين و بليغ‏ترين قبايل عرب بوده است؛ چون قريشيان در موسم‏هاى خاصى كه قبايل ديگر عرب هر سال به مكّه مى‏آمدند سخنانى از آنان مى‏شنيدند و از ميان سخنان آنها، شيواترين الفاظ و واژه‏ها و تعبيرات را انتخاب مى‏كردند و آن‏چه را كه گزين كردند، براى آنها فطرى گشت تا جايى كه داراى فصيح‏ترين لهجه‏ها شدند. پس قرآن كه فصيح‏ترين و بليغ‏ترين كلام است، به فصيح‏ترين لهجه‏ها كه لهجه قريش است، نازل شده است. در پاسخ به اين استدلال گفته مى‏شود: اگر مطلب اين‏گونه باشد كه طرفداران نزول قرآن به لهجه قريش مطرح ساختند، پس چرا دانشمندان لغت، خود را به

1.ابراهيم، ۴

2.الشعراء، ۱۹۵

صفحه از 53