وجوه و مصاديق واژه‏هاى «ماء» و «سماء» در قرآن‏ - صفحه 62

عنصر اصلى مخلوقاتى همچون كهكشانها و كواكب، جن، ملائك و... است؟
در آيه دوم از «دابة» (جنبنده) سخن به ميان آمده است و «مِن» بر اساس گفته تمام مفسران «بعضيه» است. بعضى جنبندگان، خزنده‏اند؛ برخى بر دو پا راه مى‏روند و بعض ديگر چهارپايانند. روشن است كه اين سه، تنها محسوس‏ترين موجودات روى زمين هستند نه همه مخلوقات عالم. زيرا حركت نيز مانند حيات در تمام مظاهر هستى سارى است. همه اجزاء عالم از حيث ساختار مولكولى خويش هر يك به نوعى جنبنده (متحرك به حركت ذاتى) محسوب مى‏شوند؛ زيرا حركت جزء لاينفك هر مولكول و بلكه هر اتم است. هر متحركى از وجود محركى حكايت مى‏كند و وجود بينهايت حركت در عالم هستى به گونه‏اى موزون و قانونمند گوياى هوشمندى و حكمت محرّك است و نشان از هدفمندى هستى دارد.
چنانكه ملاحظه شد تفسير «ماء» به آگاهى و شعور، نه تنها ممكن است، بلكه گاه ضرورى و منحصر به فرد مى‏نمايد. اين معنا در خصوص جنات بهشتيان نيز كاملاً با مفهوم خواهد بود. «جنات تجرى من تحتها الانهار» بهشت‏هايى كه بر آگاهى و شعور كسانى كه شايستگى رسيدن بدان را يافته‏اند، استوار است. علاوه بر اينكه دوزخيان با افكار و اعمال جاهلانه، خود را از معرفتى كه بهشتيان حاصل كرده‏اند محروم ساخته‏اند. از اين‏رو مى‏فرمايد: «وَ نادى أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرينَ»۱«و اهل جهنم اهل بهشت را ندا زنند كه از آن آب يا از آن چيزها كه خدا روزيتان كرده براى ما بريزيد. گويند: خداوند آن را بر كافران حرام كرده است.»
در بهشت متّقين، نهرهايى از معارف ناب وصافى جريان دارد، معارفى كه دريافت‏كنندگان را سرمستى مى‏زايد و قوت مى‏افزايد. در مقابل، دوزخيان به درماندگى و خسران خويش واقف شده و طعم تلخ اين دريافت و درك اين خسارت آشكار، آتش حسرت به جانشان مى‏افكند و ايشان را مى‏گدازد. گويا جز خون دل خوردن و به خود پيچيدن چاره‏اى نيست. لذاست كه براى بهشت، از آب و شير و

1.الأعراف (۷) / ۵۰

صفحه از 68