وجوه و مصاديق واژه‏هاى «ماء» و «سماء» در قرآن‏ - صفحه 56

درخشش، نرمى و سريان نهفته است. ۱لذا به اعتبار بارزترين مصداق آن، ماء را به آب و مايعى كه نوشيده مى‏شود، معنى كرده‏اند.
در يك تعربف كلّى، «ماء» عبارت از سيّالى لطيف و جارى (اعمّ از مادّى يا معنوى) است كه استعداد تحوّل به شكل‏هاى مختلف و متنوّع را دارد. ۲ غالب مفسران نيز معناى «آب» را براى آن ذكر كرده‏اند، امّا همگان اذعان دارند كه هميشه مراد از آب، لزوماً معناى محسوس آن يعنى معمولى‏ترين نوشيدنى با تركيب شيميائى H2o نيست. لذا گاه معانى: سيلاب، ماده سيال و آبگونه، نطفه، خونابه و غيره را نيز متذكّر شده‏اند.
در قرآن كريم واژه «ماء» با اوصاف متعددى توصيف شده است كه به اعتبار بهره‏مندان از آن، برخى اوصاف مثبت و تعالى‏بخش‏اند؛ مانند: ماءً طهوراً ( = طاهر و مطهِّر: پاك و پاك‏كننده)؛ ماءً مباركاً (زندگى‏بخش و رشد افزا)؛ ماءً غَدَقاً (لذت‏بخش و عطش‏زدا)؛ ماءً ثجّاجّاً (پى در پى و فراوان)؛ ماءً فُراتاً (انباشته و لبريز)؛ ماءٍ مسكوبٍ (ريزان و آبشارگونه) و ماءٍ معين (جوشان و فزاينده). برخى ديگر نيز صفاتى منفى است و عذاب‏آور و بى‏ارزش شمرده شده‏اند. مانند: ماءٍ مهينٍ (ناچيز و بى‏ارزش)؛ ماءٍ دافقٍ (جهنده)؛ ماءٍ صديدٍ (ويران‏گر و درد افزا) و ماءٍ حميمٍ (رنج‏آور و عطش‏زا).

وجوه و مصاديق «ماء» در قرآن

پس از استخراج موارد كاربرد اين واژه در قرآن، به معانى و مصاديق متعددى برمى‏خوريم كه در هر مورد، براى رعايت اختصار، به ذكر يك نمونه اكتفا شده است:

1.ر.ك. لسان العرب، ج ۱۳، ص ۵۴۶ -۵۴۳

2.التحقيق فى كلمات القرآن، مصطفوى، ج ۱۱، ص ۲۲۰

صفحه از 68