درخشش، نرمى و سريان نهفته است. ۱لذا به اعتبار بارزترين مصداق آن، ماء را به آب و مايعى كه نوشيده مىشود، معنى كردهاند.
در يك تعربف كلّى، «ماء» عبارت از سيّالى لطيف و جارى (اعمّ از مادّى يا معنوى) است كه استعداد تحوّل به شكلهاى مختلف و متنوّع را دارد. ۲ غالب مفسران نيز معناى «آب» را براى آن ذكر كردهاند، امّا همگان اذعان دارند كه هميشه مراد از آب، لزوماً معناى محسوس آن يعنى معمولىترين نوشيدنى با تركيب شيميائى H2o نيست. لذا گاه معانى: سيلاب، ماده سيال و آبگونه، نطفه، خونابه و غيره را نيز متذكّر شدهاند.
در قرآن كريم واژه «ماء» با اوصاف متعددى توصيف شده است كه به اعتبار بهرهمندان از آن، برخى اوصاف مثبت و تعالىبخشاند؛ مانند: ماءً طهوراً ( = طاهر و مطهِّر: پاك و پاككننده)؛ ماءً مباركاً (زندگىبخش و رشد افزا)؛ ماءً غَدَقاً (لذتبخش و عطشزدا)؛ ماءً ثجّاجّاً (پى در پى و فراوان)؛ ماءً فُراتاً (انباشته و لبريز)؛ ماءٍ مسكوبٍ (ريزان و آبشارگونه) و ماءٍ معين (جوشان و فزاينده). برخى ديگر نيز صفاتى منفى است و عذابآور و بىارزش شمرده شدهاند. مانند: ماءٍ مهينٍ (ناچيز و بىارزش)؛ ماءٍ دافقٍ (جهنده)؛ ماءٍ صديدٍ (ويرانگر و درد افزا) و ماءٍ حميمٍ (رنجآور و عطشزا).
وجوه و مصاديق «ماء» در قرآن
پس از استخراج موارد كاربرد اين واژه در قرآن، به معانى و مصاديق متعددى برمىخوريم كه در هر مورد، براى رعايت اختصار، به ذكر يك نمونه اكتفا شده است:
1.ر.ك. لسان العرب، ج ۱۳، ص ۵۴۶ -۵۴۳
2.التحقيق فى كلمات القرآن، مصطفوى، ج ۱۱، ص ۲۲۰