مذاب (آبگونه) بوده كه بعد از انفجارات و تكانهاى شديد اجزاء از سطح آن خارج شده و بتدريج كواكب، سيارات، ستارگان و اجرام آسمانى شكل گرفته است. ۱ بعضى نيز روايتى متواتر در اين باب نيافته و چون عقل را به تنهايى قادر بر فهم مراد نمىدانند، صراحتاً از تفسير آيه اجتناب كرده و علم آن را به خداى متعال واگذاشتهاند.
برخى نيز اين احتمال را دادهاند كه آيه از وجود و هستى تعبير به آب كرده باشد. ۲
برخى نيز اطلاق معناى ظاهرى را براى مواردى مانند آيه فوق نمىپذيرند و معتقدند: ظواهر قرآن حجّيّت دارد مشروط بر اينكه قرائن متّصله و منفصله برخلاف ظاهر نباشد. در خصوص معناى مفاهيمى مانند: «عرش»، «كرسى» و «ماء» قرائن عقليّه كه در حكم قرائن متّصله است مانع ظهور ظاهر مىگردد؛ لذا مراد از عرش، احاطه قدرت الاهى و منظور از ماء، ماء وجود است. ۳
علامه طباطبائى نيز اين احتمال را كه ماء در اين آيه به معناى مادّه حيات باشد، منتفى نمىداند. ۴
در باب 52 كتاب توحيد صدوق روايتى از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمودهاند: العرش هو العلم الذى لايقدر احد قدره. عرش همان علم الاهى است كه هيچكس قادر به سنجش حد و اندازه آن نيست.
سؤال اين است كه علم و قدرت لايتناهى الاهى بر چگونه آبى مبتنى است؟
در روايتى ديگر نقل است كه از امام صادق عليه السلام در باره مفهوم آيه «و كان عرشه على الماء» پرسش مىشود. امام مىفرمايد: ديگران چه مىگويند؟ راوى مىگويد: برخى معتقدند عرش خدا بر آب است و خداوند بر فراز آن قرار دارد. فرمود: صاحب چنين پندارى به حقيقت نرسيده زيرا در اين صورت، خداوند را محمول دانسته و او را به صفت مخلوق متصف ساخته است، علاوه بر آنكه چيزى كه حامل
1.تفسير نمونه، مكارم شيرازى و ...، ج ۹، ص ۲۶
2.بيانالسعادة، گنابادى، ج ۲، ص ۳۲۱؛ انوار درخشان، حسينى همدانى، ج ۸، ص ۳۴۲
3.اطيب البيان فى تفسير القرآن، عبد الحسين طيب، ج ۷، ص ۱۲
4.ترجمه تفسير الميزان، موسوى همدانى، ج ۱۰، ص ۲۲۴