جايگاه تأويل در روايات تفسيرى امام سجاد عليه السلام - صفحه 72

بازگشتند. در سال‏هاى جوانى امام سجاد عليه السلام، معاويه خليفه بود. او در دوران خليفه دوم به حكومت شام منصوب و بسيار مورد عنايت و نوازش خليفه واقع شد. ۱ معاويه از هر وسيله اى براى خاموش كردن نور آل محمّد صلى اللَّه عليه و آله و فاصله انداختن ميان آنها و امّت استفاده كرد چنانكه از عمل به سنّت پيامبر نهى كرد و اول كسى بود كه بر منابر سبّ على عليه السلام نمود. او چنان بر دوست‏داران اهل بيت عليهم السلام سخت گرفت كه اگر به كسى لقب «زنديق» مى‏دادند، بهتر از آن بود كه او را «دوست‏دار آل محمّد صلى اللَّه عليه و آله» بنامند ۲. در دوران معاويه سخت‏ترين فعاليت‏ها عليه اهل بيت عليهم السلام، شيعه، موالى و ايرانيان صورت گرفت كه در نهايت به شهادت امام حسن عليه السلام انجاميد و اين شدّت و سختى، 20 سال يعنى تا زمان مرگ معاويه ادامه داشت ۳.
پس از مرگ معاويه، فرزندش يزيد برتخت حكومت و خلافت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله تكيه زد. يزيد آشكارا معصيت مى‏كرد و حكم خدا را به آسانى ناديده مى‏گرفت. او بسيار تلاش كرد كه از امام حسين عليه السلام و بنى‏هاشم براى خود بيعت بگيرد و به اين ترتيب مهر تأييدى بر عملكرد سياه خود بگذارد. امّا هنگامى كه در اين كار توفيقى نيافت، چاره را در كشتن فرزند رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله ديد. وى در دوران كوتاه حكومت خويش كه سه سال و اندى به طول انجاميد، سه برنامه اصلى را اجرا كرد كه هر يك از آنها در تاريخ اسلام بى‏نظير است: سال اوّل شهادت سيد الشهداء عليه السلام و خاندان و ياران او؛ در سال دوم، قتل عام مردم مدينه و مباح شمردن خون، مال و ناموس مسلمانان بر لشكريانش ۴، و در سال سوم، حمله به بيت اللَّه الحرام و به منجنيق بستن حرم امن الاهى ۵. يزيد اندكى پس از اين هتك حرمت، به هلاكت رسيد و فرزندش معاويةبن يزيد بر جاى او نشست. معاويه از حكومت و خلافت كراهت داشت. لذا به محض رسيدن به خلافت در جمع مسئولين حكومتى خطبه‏اى خواند؛ بيعت خويش را از گردن مردم برداشت و تعيين

1.شريف قرشى، ج ۲، ص ۳۳۸

2.همان، ج ۲، ص ۳۴۰

3.نك: عماد زاده، ص ۶۸۹

4.الدمشقى، ج ۸، صص ۲۴۱-۲۴۲

5.همان، ج ۶، ص ۲۴۲

صفحه از 83