جايگاه تأويل در روايات تفسيرى امام سجاد عليه السلام - صفحه 77

بود، بازسازى و ترميم مى كند. اهمّيت اين مطلب تا به آنجاست كه اگر نقش امام سجاد عليه السلام را در اين بازسازى حذف كنيم، حضور دو امام بعدى عليهما السلام - و حتى امامان پس از ايشان عليهم السلام - را به عنوان محلّ مراجعه و ملجأ مسلمانان به خصوص شيعيان از دست خواهيم داد و اين به معناى از دست دادن بخش عظيمى از معارف و آموزه‏هاى دينى است كه از طريق اين بزرگان به جامعه انسانى و مسلمانان ارائه شده است. به عبارت ديگر اگر مردم به هر دليلى به شأن و مقام امام عليه السلام در تبيين كتاب‏اللَّه و تربيت نفوس جاهل باشند، حتى با فرض حضور امام عليه السلام و وجود فضاى مناسب براى اقتباس از نور علم و دانش او، اين مراجعه و تعامل صورت نخواهد گرفت. لذا در حقيقت مى توان گفت تمامى تفاسيرى كه پس از امام سجاد عليه السلام به واسطه مراجعه مردم به اهل بيت عليهم السلام و خوشه‏چينى از محضر ايشان بر جاى مانده و به ما رسيده است، و حتى تأييد و تثبيت موقعيت ائمه پيشين عليهم السلام جهت انتفاع از تعاليم الاهى ايشان، همگى مرهون علم، حلم و جهد امام سجاد عليه السلام در انجام اين امر خطير است.

روايات تأويلى امام سجاد عليه السلام‏

تقريباً نيمى از روايات تفسيرى امام سجاد عليه السلام را تأويل و ارائه مصاديق آيات تشكيل مى دهد. غالب اين روايات به تبيين شأن و منزلت اهل بيت عليهم السلام، فضيلت ايشان بر سايرين، موقعيت دوست‏داران ايشان و معرفى دشمنانشان پرداخته است. اگر چه برخى نيز به بازسازى چارچوب اعتقادى شيعه در زمينه‏هاى آخر الزمان، مهدويت و رجعت اختصاص يافته است. نمونه‏هايى از اين روايات به تفكيك موضوع عبارتند از:

1. بازسازى بنيان تفكر ولايت مدار

از آن جا كه دوران امام سجاد عليه السلام از جهت بازگشت مردم به مبانى جاهليت و فاصله گرفتن از امام عليه السلام تا به آنجا كه به خانه‏نشينى ايشان انجاميد، بسيار شبيه دوران

صفحه از 83