تعليقات آيت ‏اللَّه جعفرى بر اصول كافى، هفده باب از كتاب الحجّة - صفحه 90

* ص 35، باب ما يجب على الناس عند مضى الامام، ح 1، ذيل «حتّى يرجع اليهم اصحابهم»:

آيه ذكر شده، اشاره به آنانى دارد كه ناگزير بودند براى دستيابى به علم دين به مدينه بروند. كسانى كه در چنين سفرى بودند، ناآشنايى‏شان با آداب دينى در فاصله سفرشان تا قبل از رسيدن، بخشوده شده بود؛ همانند آن كسانى كه در شهر مبدأ در انتظار بازگشت آنان بودند تا علم دين را برايشان بياورند. همان‏طور، پس از رحلت امام، مدّت زمانى طول مى‏كشيد تا جانشين ايشان براى مردم مشخص گردد. آنان نيز كه در چنين سفرى بودند و در طى سفر، هنوز نمى‏دانستند امامشان كيست، بخشوده بودند و ايرادى بر آنان نمى‏رفت؛ همانند آن كسانى كه در شهر مبدأ در انتظار بازگشت كسانى بودند كه در پى كسب علم دين به مسافرت رفته بودند.
* ص 37، همان باب حديث 2، ذيل «قصرت عمّن هو اصغر منه»:
عبدالاعلى در شگفت بود كه چرا امامت از امام پنجم امام باقر عليه السلام (ابوجعفر) به يكى از برادران ايشان منتقل نشده و به فرزندش يعنى امام صادق عليه السلام انتقال يافته است، مخصوصاً اين‏كه برادر ايشان هم مانند شخص امام باقر عليه السلام، از نزديكى (خويشاوندى) يكسانى با پيامبر برخوردار بودند و همزمان نيز از جعفر بزرگ‏تر بودند. براى مثال، زيدبن على يكى از برادران ابوجعفر بود كه براى جانشينى امامت، مورد نظر آن‏ها بود.
* ص 38، همان حديث، ذيل «يرفعه اربع اصابع ثم يخلّى عنه»:
يعنى پيروى از سنّت پيامبر كه قبرشان در اينجا توصيف شده است.

صفحه از 95