انسان، به طور كامل خداى خويش را بشناسد و با تمام وجود، حضور او را دريابد. تنها چنين رؤيت و شهودى است كه جايى براى ترديد باقى نمىگذارد و انسان چارهاى جز اقرار و تسليم ندارد. البتّه انسانِ مختار، با زبان، توان مخالفت و انكار دارد، امّا قلب او با مشاهدة حقيقت نميتواند آن را از خود دور سازد.
بر پايه دلالت صريح آيه، خطاب الاهى عموميّت دارد و همه فرزندان آدم را - تا قيامت - دربرمىگيرد. خداوند متعال نيز با همگان بر اين معرفت پيمان بسته و شاهد گرفته تا حجّت را بر ايشان تمام كند و راه هر گونه عذر و بهانه را ببندد.
همه فرزندان آدم، در آن عالم، در عرض واحد و از هر جهت مساوى بودهاند. لذا كسى حق ندارد شرك و انكار خويش در اين دنيا را به گردن ديگرى نهد. از سويى با توجّه به شدّت و وضوح معرفت و پس از يادآورى آن در اين دنيا، احدى نمىتواند مدّعى غفلت از آن شود.
در آيه شريفه، از مراحل بعدى سخن به ميان نيامده و بيان نشده كه پس از پايان اين تعريف و اخذ پيمان، خداوند با فرزندان آدم چه كرده است.
روايات تفسيرى آيه ذرّ
روايات فراوانى در كتب معتبر حديثى دربارة عالم ذر وجود دارد كه در اينجا فقط به برخى از روايات مطرح شده در ذيل اين آيه اشاره مىشود.
امام باقر عليه السلام درباره عالم ذرّ مىفرمايند:
خداى تعالى ذريّه حضرت آدم را تا روز قيامت، از پشت آن حضرت خارج كرد. آنها همچون ذرّههايى خارج شدند، خداوند خودش را به آنها نماياند و شناساند. و اگر اين معرفت بخشى نبود، احدى پروردگارش را نميشناخت. ۱
از حضرت امام صادق عليه السلام سؤال شد: انسانهايى كه به صورت ذرّ بودند، چگونه [ مخاطب خدا قرار گرفته و] به او پاسخ دادند؟ حضرت فرمودند:
1.الكافى، ج ۲، ص ۱۰، ح ۴. بنگريد: التوحيد، ص ۳۳۰، ح ۹