حضرت را تا قيامت از پشت او بيرون كشيد، بار ديگر خود را به آنان شناساند، انبيا و رسولان خويش را بر آنها عرضه داشت و بر ولايت خلفايش از آنها عهد و پيمان گرفت.
امام صادق عليه السلام مىفرمايد:
آنگاه كه خدا خواست آدم عليه السلام را خلق كند، آب را بر گِل جارى كرد، سپس يك مشت از آن را برداشت و به هم ماليد. بعد با دست خويش آن را به دو قسمت تقسيم كرد بعد آنها را پخش كرد و آنها مانند ذرّاتى بودند كه حركت مىكردند. بعد آتشى شعلهور ساخت و اهل شِمال را امر كرد داخل آن شوند. آنان به سوى آتش رفتند و ترسيدند و داخل نشدند. سپس اهل يمين را امر كرد تا داخل آتش شوند. آنان به سوى آتش رفتند و داخل آن شدند. خداوند به آتش امر كرد كه براى آنان خنك و سلام گردد. وقتى اهل شِمال اين امر را ديدند، گفتند: خداوندا به ما فرصت ديگرى بده. خداوند هم فرصت داد و به آنها گفت: داخل شويد. آنها به سوى آتش رفتند و در مقابل آن ايستادند و داخل آن نشدند. پس خداوند آنها را دوباره به صورت گِل درآورد و از آن، آدم عليه السلام را خلق كرد.۱
در اين حديث شريف نه تنها سخنى از اخراج ذرّيّه حضرت آدم عليه السلام از پشت او مطرح نشده، بلكه حديث دلالت دارد كه همه فرزندان آدم عليه السلام تا قيامت، با خود او از آب و گِل - كه دو قسمت شده بود - به صورت ذرّاتى مشخّص درآمدهاند و خداوند متعال آنان را از قبل جدا كرده، عدّهاى را در طرف راست و عدّهاى ديگر را در طرف چپ قرار داده و سپس آنان را تكليف كرده است. آنان كه در طرف راست بودند، اطاعت و گروهى كه در طرف چپ بودند، مخالفت كردهاند. آنگاه خداى تعالى همه را به صورت اوّل درآورده و بدن حضرت آدم عليه السلام را با آن گِل ساخته است.
در اين حديث تصريح نشده است كه آيا در آن مجموعه خود حضرت آدم عليه السلام و ساير پيامبران و اوليا هم بودهاند يا نه؟ ولى با توجّه به اين كه امتحان عمومى است و