شتمكنندگان اميرالمومنين علىبن ابىطالب عليه السلام مستثنى بوده و مشمول اين قانون نيستند!؟
آيا سبّ آن حضرت، نه به عنوان جانشين پيامبر خدا و برادر و داماد رسولاللَّه و نه حتّى به عنوان خليفه چهارم، بلكه فقط به عنوان يك صحابى معمولى، ضربهاى به وثاقت و عدالت سبكنندگان و لعنكنندگان حضرت امير عليه السلام وارد نمىكند؟!
3. حريزبن عثمان
شرح حال حريزبن عثمان در تهذيب الكمالِ مزّى، جلد پنجم و تهذيب التهذيبِ ابنحجر عسقلانى، جلد دوم ملاحظه شود. طبق نوشته ابنحجر عسقلانى در تهذيب التهذيب به نقل از علىبن مدينى (از رجاليون مهمّ عامّه) همه بزرگان عامه، حريزبن عثمان را توثيق نمودهاند. او شخصى است كه همه، به نقل از پيشوا و امام حنبلىها احمد، او را دوبار بلكه در نقلى سه بار ۱توثيق نموده و در مقابل نام او گفتهاند: «ثقة ثقة.» ۲
بلكه خطيب بغدادى در تاريخ بغداد در مقابل نام او نوشته است: «ثقة ثقة ثقة.»
جالب توجّه اينكه بدانيد در ترجمه او در كتب رجال، علماى رجالى بالاتّفاق نوشتهاند كه او دائماً حضرت اميرالمومنين عليه السلام را سبّ مىنموده است! با اين حال ثقه است و راوى امين و مورد اعتماد!! حتّى رفيق او مىگويد: «از مصر تا مكه با حريز سوار بر يك شتر بوديم، در ميان راه تماماً ذكر حريز از مصر تا مكه [ العياذباللَّه] سبّ على عليه السلام بود!» ۳
اينجاست كه مىتوان فهميد آن قانون كلّى و سختگيرانه - كه هركه به صحابه بد بگويد، خودش ملعون و حديثش نيز مطرود است - قانونى است كه دستخوش تعصّب شده است؛ يعنى سبّ اين صحابى (علىبن ابىطالب) براى او قدح كه شمرده نشد هيچ، به عنوان جايزه، مدال سهنشاندار «ثقة ثقة ثقة» هم دريافت نمود!
1.مزّى، ج ۵، ص ۵۷۳-۵۷۶
2.بغدادى، ج ۸، ص ۲۹۶
3.عسقلانى، تهذيب التهذيب، ج ۲، ص ۲۳۹