معيار توثيق و تضعيف نزد رجاليون عامّه‏ - صفحه 18

قبلاً گذشت كه اين راوى پيوسته مشغول سبّ اميرالمومنين على عليه السلام بود و از رفيق او نقل شد كه: «از مصر تا مكّه با او هم كجاوه بودم و از مصر تا مكّه، كار حريز سبّ و لعن على عليه السلام بود.»
مزّى هم در جلد پنجم تهذيب الكمال، آورده است: «حريزبن عثمان هيچ‏گاه داخل مسجد نمى‏شد، مگر اينكه 70 مرتبه على عليه السلام را سبّ مى‏كرد.» ۱و همچنين گذشت كه وى درباره حديث منزلت چه مى‏گفت، حديث منزلتى كه بخارى و مسلم در كتابهاى صحيح خود آن را ضبط كرده‏اند و ابن‏عبدالبر در استيعاب، در بخش مربوط به ترجمه اميرالمومنين عليه السلام درباره آن مى‏نويسد: «حديث منزلت از معتبرترين و صحيح‏ترين احاديث مى‏باشد.»
مبدأ و منشأ اين توثيقها امام حنابله احمد است؛ در حالى كه وقتى ابن‏معين از عبيداللَّه‏بن موسى حديث نقل كرد، احمدبن حنبل شخصى را نزد ابن‏معين فرستاد كه به او بگويد: «برادرت احمد به تو سلام مى‏رساند و مى‏گويد: شنيده‏ام كه از عبيداللَّه‏بن موسى حديث نقل مى‏كنى، او به معاويه بد مى‏گفت! برادرت احمد از او تا حال حديثى نقل ننموده است.» ۲
امّا مزى در جلد پنجم تهذيب الكمال و خطيب بغدادى در جلد هشتم تاريخ بغداد از توثيق احمد پا را فراتر گذاشته و درباره حريز نوشته‏اند: «ثقة ثقة ثقة.»
چگونه اين شخص كه دائماً بزرگ صحابى پيامبر، يعنى اميرالمؤمنين را سب مى‏كند و حتّى حديث ثابت را صد در صد وارونه جلوه مى‏دهد، ثقة ثقة ثقة مى‏شود؟!
با اين همه، ابن‏حجر در تهذيب‏التهذيب، به نقل از رجالى متقدّم عامه على‏بن مدينى گفته است: «عموم اصحاب ما (يعنى رجاليون عامه) حريز را توثيق نموده‏اند.»
با دقّت در آنچه گذشت، معيار توثيق و تضعيفها روشن مى‏شود. جالب اين است كه ابن‏حجر در تهذيب التهذيب، امام رضا عليه السلام را توثيق ننموده، امّا در همان جلد

1.ص ۷۰-۸۰

2.امينى، ج ۵، ص ۲۹۵

صفحه از 28