مورد آن كتابى مستقل نگاشته‏اند - مى‏نويسد: «پس از همه اينها، قلب من اينها را نمى‏پذيرد.»! ^۱
حديث «من سبّ عليّاً فقد سبّنى» داراى اسناد متواتره از فريقين است و علاوه بر تصحيح ديگران، ذهبى هم - كه در نصب و عداوت اهل بيت عليهم السلام مانند او مى‏باشد - به صحّت آن اعتراف كرده. ^۲۳. امّا ابن‏كثير بر طبق عادت هميشگى، آنچه را دال بر فضيلت اهل بيت عليهم السلام باشد، تحمل نكرده و به ضعف اسناد آن حكم كرده است! ^۴
ابن‏كثير حتّى نزول آيه شريفه «إنّما وليّكم اللَّه و رسوله و الذين آمنوا...» را هم در شأن اميرالمومنين عليه السلام با تمام توان، انكار مى‏كند^۵ و مى‏گويد: «لايصحّ بوجه من الوجوه.» ^۶
او در بحث ابلاغ آيات برائت در اسناد اين ماجرا نيز ايرادى نيافته، امّا چون اين مطلب با روح و قلبش نمى‏سازد، مى‏نويسد: «در اين مطلب زشتى وجود دارد.» چرا؟ چون اين احاديث متضمّن اين است كه ابوبكر از ابلاغ آيات سوره برائت برگردانده شده است؟! و اين نقصى براى ابوبكر محسوب مى‏شود؟!^۷
همو درباره حديث شريف «أنا مدينة العلم و عليّ بابها» مى‏گويد: «در اين باره هيچ مدرك صحيحى وجود ندارد.» ^۸۹

بررسى جرح و تعديلهاى فضل‏بن روزبهان‏

فضل‏بن روزبهان سخنان متناقضى درباره يك راوى يا يك فرد گفته است. به اين معنا كه اگر شخصى مطلبى نوشته باشد كه با اهداف او منطبق باشد، او به تعريف و