مدح نسبت به آن شخص مىپردازد. امّا اگر آن شخص چيزى نوشته يا بگويد كه روزبهان آن را نمىپسندد، او را رافضى متروك معرّفى مىكند. بعد اضافه مىكند كه هركس چنين مسئلهاى را بنويسد، حتماً رافضى است!
مثلاً وقتى طبرى۱ مورّخ مشهور، اعتراض ابوذر به مالاندوزى برخى صحابه را نقل مىكند، روزبهان مىگويد: «طبريّ من أرباب صحّة الخبر» ۲؛ ليكن در جايى ديگر نوشته است: «از تهمتهاى روافض مسئله احراق باب مىباشد و طبرى هم كه اين مطلب را در تاريخ خود آورده، از روافض است. علماى بغداد او را طرد نموده و كتابهايش را به خاطر غلو در رفض كنار زدهاند.» بعد اضافه مىكند: «هركس چنين مطالبى بنويسد، حتماً رافضى است.» ۳
بررسى جرح و تعديلهاى ابنجوزى
ابنجوزى درباره احاديث وارده در فضائل اهل بيت عليهم السلام خصوصاً اميرالمومنين عليه السلام دست كمى از ذهبى، ابنكثير و ديگران ندارد. يكى از شواهد اين مدّعا طعن و ردّ ابنحجر عسقلانى بر او در تضعيف حديث سدّ الابواب است. ابنجوزى اين حديث را موضوع و ساختگى معرّفى كرده و به همين سبب، ابنحجر او را تخطئه نموده است. ۴
ردّ كردن حديث ثقلين يكى از معيارهاى روشن در نصب و عداوت با اهل بيت عليهم السلام است. انكار صحّت اين حديث شريف به قدرى مفتضح است كه ابنحجر هيتمى با آن تعصّب و سختگيرى كه درباره احاديث فضائل اهل بيت عليهم السلام دارد، به ابنجوزى اشكال كرده و نوشته است: «حديث ثقلين را 25 نفر از صحابه نقل نمودهاند و ابنجوزى كار نادرستى انجام داده كه آن را در كتاب العلل المتناهيه [ در رديف احاديث
1.ذهبى، سير اعلام النبلاء، ج ۱۴، ص ۲۶۷، رقم ۱۷۵ و ميزان الاعتدال، رقم ۷۳۰۶ طبرى را «الامام العلم المجتهد ، عالم العصر ، صاحب التصانيف البديعة، ثقة صادقٌ فيه تشيّع يسير» معرّفى كرده است.
2.مظفّر، ج ۳، ص ۱۳۷
3.همو، ج ۷، ص ۵۱۰
4.عسقلانى، فتح البارى، ج ۷، ص ۱۲