كمالات ماورايى و سنّت الاهى‏ - صفحه 44

مى‏گويد؟ خداوند مى‏تواند براى ابلاغ وحى خويش به كسى الهام كند يا فرشته بفرستد يا بى‏واسطه با او سخن بگويد ۱؛ ليكن خداوند يكى از پرفضيلت‏ترين روشها را براى حضرت موسى برمى‏گزيند و او را به مقام كليم‏اللّهى مفتخر مى‏كند. ۲ البتّه مراتب فضيلت براى همگان حتّى انبيا مطرح است، امّا سخن در آن است كه اين فضيلت را، موساى پيامبر عليه السلام خود كسب نكرده و خدا به او تفضّل نموده است. سرّ پرسش در اين است كه اگر قرار نيست خداوند ويژگى خاصّى افزون بر نبوّت عطا كند، چرا به او مقام الاهىِ كليم پيامبران را عطا كرده است؟!

حضرت عزير عليه السلام‏

قرآن از واقعه‏اى عجيب حكايت مى‏كند كه معمولاً آن را به عزير پيامبر عليه السلام‏۳نسبت مى‏دهند. ۴ جريان اين بود كه عزير بر قريه مخروبه‏اى عبور مى‏كند و مى‏پرسد كه خداوند چگونه اين مردگان را زنده مى‏كند؟ خداوند براى نشان دادن قدرت خويش و نيز عبرت‏گيرى مردم، عزير را يك‏صد سال مى‏ميراند و سپس زنده مى‏كند. در پى اين بيدارى - كه برانگيختن دوباره و زنده‏شدنى پس از مرگ است - هاتفى الاهى - كه ظاهراً فرشته‏اى بوده - از وى مى‏پرسد كه چه مدّت را چنين سپرى كرده است؟ او مى‏گويد روزى يا نيم‏روزى. فرشته مى‏گويد كه بر تو يك‏صد سال گذشته است؛ ببين چگونه غذا و نوشيدنى‏ات به سلامت است و به مركَبَت نگاه كن كه چگونه استخوانهايش را به هم متّصل مى‏كنيم و چگونه بر آنها گوشت مى‏پوشانيم. ۵ اكنون جاى اين پرسش باقى است كه اگر روش خداوند، امتياز دادن برخى نسبت به برخى ديگر نيست، چرا عزير را با اين كرامت ممتاز مى‏كند؟! آيا اين سنّت الاهى است كه خداوند با هر پرسشگرى چنين عمل كند؟!

1.شورى (۴۲) / ۵۲

2.اعراف (۷) / ۱۴۳-۱۴۴ ؛ طه (۲۰) / ۲۱-۴۷

3.برخى نيز آن را به ارمياى نبى نسبت مى‏دهند (نك: قمى مشهدى، ج ۲، ص ۴۲۶-۴۱۵).

4.صدوق، ج ۱، ص ۲۲۶، ح ۲۰

5.بقره (۲) / ۲۵۹

صفحه از 58