كمالات ماورايى و سنّت الاهى‏ - صفحه 57

نمى‏كنند و حتّى در مواردى مهم‏ترين عمل خويش يعنى عبادت خدا را به واسطه جايگاه الاهى آن ولىّ خدا با او هماهنگ مى‏كنند. تكريم اولياى الاهى توسط ديگر مخلوقات، گاه تا بدانجا پيش مى‏رود كه جسم بى‏جان پيامبر الاهى سليمان عليه السلام از فساد موجودات مصون مى‏ماند و تنها عصاى اوست كه به نحوى خورده مى‏شود. ۱

نتيجه‏

گفتيم كه گروهى پنداشته‏اند، انبيا و اوليا صرفاً مانند ديگر ابناى بشرند و از هيچ كمال، كرامت و تكريم خاصّى از سوى خدا برخوردار نيستند. اين گروه در يك تقسيم‏بندى نه چندان دقيق و بدون آنكه از واژه‏هاى جديد خويش - نظير فرابشر - تعريفى ارائه دهند، انبيا و اوليا را فاقد صفات ويژه دانسته و ادّعاى كمالات ماورايى اوليا را غلو به حساب آورده‏اند.
در اين مقاله، ديديم كه اصولاً پذيرش نبوّت مغاير با ادّعاى فوق است. همچنين نشان داديم كه قرآن نيز چنين ادّعايى را قبول ندارد و به فراوانى، از فضل خدا در اعطاى كمالات ماورايى و تكريم خاصّ اولياى الاهى سخن گفته است.
بايد پذيرفت كه عطاياى خدا نسبت به پيامبران و اوليايش كاملاً با ديگر بندگان متفاوت است. نه كمالات اعطايى آنها به‏سان ديگر مردمان است؛ نه پاسداشتشان. نه محافظت دينى‏شان را به مانند ديگر مردمان قرار داده و نه جهان را همواره به برخورد يكسان بين آنان و ديگران فرمان داده است.
آنچه گفتيم ظهور دهها آيه از آيات قرآن بود و البته آيات بسيارِ ديگرى نيز در اين معنا آمده است. بر خلاف ادّعاى آنان كه كمالات ماورايى اوليا را انكار مى‏كنند، بايد پذيرفت كه سنّت خداوند به‏روشنى، بر خلاف ديدگاه آنان است. از اين‏رو، جاى تعجّب نيست اگر روايات اهل بيت عليهم السلام به فراوانى، اجمال اين مقامات و كرامات الاهى را تفصيل داده باشند؛ چرا كه اين روايات، تفسير آيات قرآن است.

1.سبأ (۳۴) / ۱۴

صفحه از 58