7. واقعه عاشورا و حلم امام على عليه السلام
اين امام با اين همه فضايل] اگر روز عاشورا بر شهداى كربلا، غمگسارى مىكرد، به خدا سوگند، جز به پروردگار شكايت نمىبرد.
لَئِن تَوَجَّعَ في يَوْمِ الطُّفُوفِ لَهُمْفَمَا سِوَى اللَّه وَ اللَّهِ اشْتَكَى الوَجَعَا
8. شاعر و مدح امام على عليه السلام
من مديحهگوى توام كه نيكو و دلپسند تو را ستودهام و پيوسته در سرودن مديحه دست به نوآورى مىزنم و كسى كه براى بدست آوردن بلندى و رفعت، مبتكر شود، ثنايش ابتكارى مىشود.
أبا الحسينِ أنا حسّانُ مَدْحِكَ لاأنْفَكُّ أظهِرُ في انشائِه البِدَعَا
و كُلُّ مَنْ راح لِلْعَلياءِ مُبْتَكِراًجاءَ الثّناءُ عَلَى عُلياهُ مُختَرِعَا
تمام حروف براى سرودن اين مديحه تعظيم كرده و سر فرود آورده و هر صدايى براى خواندنِ آن، به خاموشى گراييده است.
مَدْحٌ لَقَدْ خَضَعَتْ كلُّ الحُرُوفِ لَهُو كلُّ صَوْتٍ إلَى إنْشادِهِ خَشَعَا
اين ستايش از ژرفاى دل بيرون آمده و انديشه آن را تراوش نموده (اين مديحه، نتيجه فوران انديشه و احساس است.)
مُسْتَنْبَطٌ مِنْ قَلِيب القَلْبِ يَنْضَحُهُفِكْرٌ و هَلْ تَنْزَحُ الأفكارُ ما نَبَعَا
امّا آيا مىشود فضايل بى شمار شخصيّتى چون اميرالمؤمنين عليه السلام را با حروف و واژهها سرود؟ شاعر در پاسخ به اين پرسش مىگويد:
پوزش مىطلبم؛ چرا كه از عهده ستودن تو برنمىآيم و ناتوانم؛ و هر چه از تعيين حدودى براى ستودنت ناتوان شدم، اين ستايش گستردهتر شد.
عُذْراً فَقَدْ ضِقْتُ ذَرعاً عَنْ إحاطَتِهِو كلَّما ضِقْتُ عَن تَحْدِيدِهِ اتَّسَعَا