سيماى امام على عليه السلام در قصيده عينيّه شاعر اهل سنّت، عبدالباقى العمرى‏ - صفحه 63

براى ضعف نويسندگى به شمار مى‏رفت و نويسندگان در نوشتارهاى خود به لفّاظى و علم بديع توجّه داشتند و اين امر منجر به ايجاد تكلّفى واضح در اسلوبهاى نوشتار شد. ۱

اوضاع شعر و ادبيّات‏

در بررسى عوامل مؤثّر در شعر عصر مملوكى - عثمانى، موارد ذيل داراى اهمّيّت است:
1. يكى از عوامل پيشرفت مضامين شعرى، فراغ بال و آسودگى خاطر شاعر است، به گونه‏اى كه شاعر تنها خود را وقف سرودن شعر نمايد نه مشاغلى ديگر؛ امّا در اين عصر، شاعران به دليل نداشتن آسودگى خاطر، ابتدا به مشاغلى ديگر توجّه داشتند و بعد به شعر روى مى‏آوردند.
2. انگيزه‏هاى شعرى در گذشته با انگيزه‏هاى شعرى اين دوره تفاوت داشت. در گذشته، شاعر با هدف جلب نظر حاكم، رسيدن به عطاياى او يا ارضاى خود از نظر اجتماعى سياسى شعر مى‏سرود؛ امّا در اين دوره هيچ‏گونه وجه تشابهى بين شاعر و حاكم وجود نداشت؛ زيرا حاكمان اين دوره ترك‏زبان بودند و از زبان عربى چيزى نمى‏دانستند.
3. به دليل عوامل ويران كننده‏اى چون جنگهاى صليبى، حمله مغول و در پى آن، آتش‏سوزى، غارت و چپاولگرى، هجرت دانشمندان از زادگاهشان و آوارگى آنها، ثروت غنى ادبى كه در كتابخانه‏هاى عربى انباشته گرديده بود، از بين رفت و به سبب آن، جمود فكرى و عقلى بسيارى در ادب اين دوره رخ داد.
4. به خاطر كمبود بررسيهاى نقدى كه قوام شعر بر آن است، جنبش نقدى در اين دوره خاموش شد. اين امر خود از عمده عوامل مهم در ضعف ادب اين دوره مى‏باشد.
5. از ديگر علل ركود ادبى اين عصر، مشكل زبانى (ازدواج لغوى) است.

1.رزق سليم، ص ۹۴

صفحه از 80