سيماى امام على عليه السلام در قصيده عينيّه شاعر اهل سنّت، عبدالباقى العمرى‏ - صفحه 64

شاعران اين عصر همانند شاعران جاهلى، اسلامى و اموى، زبان را به خوبى نمى‏دانستند؛ به طورى كه خطاهاى زبانى و نحوى در شعر اين شاعران باعث ضعف شعرى آنها شد. منظور از ازدواج لغوى، تنها به كار بردن لفظهاى غريب و بيگانه نيست، بلكه استعمال الفاظ غيرمفهوم نيز هست؛ به گونه‏اى كه كاربرد كلمات غير مفهوم در ازدواج لغوى، در شعر اين دوره بسيار ديده مى‏شود.
6. از ديگر پديده‏هاى ضعف ادبى، سستى و ركاكت در اسلوب شعرى است؛ بدين معنى كه شاعر در تصرف و كاربرد زبان و شناخت اسرار شعر، عاجز است. ركاكت و سستى اسلوب شعرى به عواملى چون جهل به زبان و گرايش به الفاظ عامّه بازمى‏گشت كه منجر به ضعف موسيقى شعر مى‏شد. ۱
تمامى عوامل ذكر شده، دست به دست هم دادند تا ادبيات و شعر اين دوره به سوى سقوط كشيده شود؛ تا جايى كه بسيارى از پژوهشگران، اين دوره را به عصر انحطاط توصيف مى‏كنند. ۲ اين امر سبب پيدايش تقليد صرف در مضامين شعرى اين دوره شد؛ به طورى كه نوآورى رخت بر بست.
يادآور مى‏شود كه يكى از مهم‏ترين غرضهاى شعرى مدح است؛ امّا مضامين اين غرض در آثار شاعران عثمانى، تكرارى و متداول و گاهى نيز همراه با سستى و ضعف است. در اين عصر، توجّه شاعر بيشتر به صفات برجسته ممدوح بوده؛ به‏طور مثال، اگر ممدوح خود را جنگجو و شجاع مى‏پنداشته، شاعر او را به شير توصيف مى‏كرده است.
بايد گفت در عصر عثمانى، مضامين مدحى به پايين‏ترين سطح خود رسيد و اين سقوط و انحطاط در دو امر اساسى متجلّى شده است: 1- شاعر 2- شعر.
1. شاعر: شاعر اين دوره در مدحيّاتش، خود را بسيار ذليل و حقير مى‏كرده؛ به‏طورى كه آبروى خود را مى‏ريخته است؛ امّا شاعران ديگر عصرها در مديحه‏هاى خود پيوسته عزّت نفس را نگاه مى‏داشته و به صورت اشاره، مقصود خود را

1.بكرى، ص‏۳۱۰ و ۳۱۹

2.همو، ص‏۳۱۰

صفحه از 80