مىرساندند - و با وجود تنگدستى - كرامت خود را زير پا نمىگذاشتند.
2. شعر: امّا سقوط شعر به دليل ركاكت و سستى در الفاظ بوده كه هيچ روحى در آن وجود نداشت.
خلاصه گفتار اينكه در مضامين و معانى مدح اين دوره به هيچ چيز جديدى اشاره نشده است و شاعران مدحگو بيشتر مقلّد شيوه پيشينيان بودهاند و حتّى در تقليد خود نيز موفق عمل نكردهاند. ۱
در چنين اوضاع آشفته ادبى، شاعرى پا به عرصه وجود گذاشت كه با وجود سنّى بودن، قريحه شعرى خود را در سرودن اشعارى بس زيبا در مدح اهل بيت عليهم السلام به كار برد؛ مخصوصاً قصيده عينيّه او كه در مدح مولا على عليه السلام است؛ حاوى معانى و مضامين والايى است كه بيانگر ارادت اين شاعر نسبت به حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مىباشد. نام اين شاعر عبدالباقى العمرى است.
عبدالباقى العمرى و زندگى او
عبدالباقىبن سليمانبن احمد الفاروقى الموصلى العمرى، اديب، شاعر و مورّخ، كه در سال 1204 ق. در موصل متولّد شد. نسبت او به عمربن خطّاب مىرسد. قصايد او در مدح اهل بيت عليهم السلام «الباقيات الصالحات» نام دارد. او عينيّهاى در مدح حضرت على با اين مطلع دارد:
أنت العَليُّ الّذي فَوْقَ العُلا رُفِعَابِبَطْنِ مَكَّةَ وَسْطَ البيتِ إذْ وُضِعَا
۲
بغدادى در مورد اين شاعر چنين گفته است: «او يكى از اركان كشور و از رجال دولت بوده و در ادبيّات و شعر حاذق بوده و چيرگى داشته است.»
كحّاله در مورد او چنين مىگويد: «او اديب، شاعر و مورّخى است كه در موصل متولّد شد و به بغداد منتقل گرديد و در آنجا كارهاى حكومتى انجام داد و در همان مكان وفات يافت.» و شيخ آقابزرگ تهرانى درباره ديوان «الترياق» چنين گفته است: