سيماى امام على عليه السلام در قصيده عينيّه شاعر اهل سنّت، عبدالباقى العمرى‏ - صفحه 69

۱
به خاطر وجود على عليه السلام است كه هستى، صبح را از فرق سر تاريكى بيرون مى‏كشد (پيدايش شب و روز به خاطر وجود حضرت على عليه السلام است):

و أَنْتَ أَنْتَ الَّذي مِنْهُ الْوُجُودُ نَضَى‏عمودَ صُبْحٍ لِيَافُوخِ الدُّجَا صَدَعَا
آثار مقام و منزلت والاى على عليه السلام تا آسمان بالا رفته و به خاطر آن، قدر و منزلت آسمان، كاهش يافته (تنزّل كرده)؛ به‏طورى كه وقتى اين آثار، سر آسمان را لمس كرده، باعث ريختن موى آن شده است.

و أَنْتَ أَنْتَ الَّذِي آثارُهُ ارْتَفَعَتْ‏عَلَى الْأَثِيرِ وَ عَنْها قَدْرُهُ اتَّضَعَا
وَ أَنْتَ أَنْتَ الَّذِيِ آثارُهُ مَسَحَتْ‏هامَ الْأَثِيرِ فَأَبْدَى رَأْسَهُ الصَّلَعَا
على عليه السلام همان كسى است كه گامهايش در جايى كه پروردگار رحمان دست گذاشته بود، فرود آمد (اشاره به فتح مكّه كه حضرت على عليه السلام از شانه‏هاى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بالا رفت و خانه كعبه را از لوث وجود بتها پاك نمود).
[ آن‏قدر ايشان بزرگوار است كه‏] در جنگ صفين، [ به در خواست جمعى از لشكريان، كسى را حكم قرار داد] كه فريبش دادند (اشاره به جريان حكميّت).
خداوند، تمام فضايلى را كه در مخلوقاتش پراكنده، همه را يكجا در وجود اميرالمؤمنين قرار داده است (آنچه خوبان همه دارند تو تنها دارى).

و أَنْتَ أَنْتَ الَّذِي حَطَّتْ لَهُ قَدَمٌ‏في مَوْضِعٍ يَدَهُ الرَّحْمنُ قَدْ وَضَعَا
قَدْ خَادَعُوا مِنْكَ في صِفَّينَ ذا كَرَمٍ‏إِنَّ الْكَرِيمَ إذَا خَادَعْتَه انْخَدَعَا
مَا فَرَّقَ اللَّهُ شَيئاً في خَلِيقَتِهِ‏مِنَ الْفَضائِلِ إلّا عِنْدَكَ اجْتَمَعَا
اوست نقطه باء بسم‏اللَّه الرحمن الرحيم كه با وجود يگانه (تك) بودنش، تمام قرآن در آن گرد آمده است. حضرت على عليه السلام فرمود: تمام قرآن در «بسم اللَّه الرحمن

1.درباره لقب «اميرالمؤمنين» كه فقط از آنِ امام على عليه السلام است، مى‏توان به: سيّد رضى، ص ۳۸؛ ابن‏عقده كوفى، ص ۲۰؛ ابن‏طاووس، ص ۴۲۶؛ كلينى، ج ۱، ص ۴۴۲ ؛ مجلسى، ج ۱۸، ص ۳۰۶ مراجعه كرد.

صفحه از 80