است و اگر در قرآن تحريفى رخ داده باشد، اعتبار روايات نيز مخدوش خواهد شد. ۱
پيشينه نظريّه تحريفناپذيرى قرآن
پيشينه بحث تحريفناپذيرى قرآن را بايد همزمان با نزول قرآن و در متن آيات وحى جستجو كرد. اگر افزون بر آيات ديگر قرآن ۲ دلالت آيات 9 سوره حجر و 41 و 42 سوره فصّلت را بر اثبات تحريفناپذيرى قرآن كافى بدانيم، بايد اذعان كنيم نقطه آغاز و سنگ بناى عدم امكان راهيابى خلل در الفاظ قرآن را خود قرآن پى نهاده است.
پس از قرآن، كهنترين سندى كه هماكنون در دسترس ماست، صحيفه سجّاديّه از قرن اوّل است؛ بخشهاى فراوانى از دعاهاى صحيفه - كه در مقام اوصاف موجود است و بر سلامت اين كتاب گواهى مىدهد (مانند دعاى 42) - مانند اين عبارت كه مىفرمايد: «خداوندا... قرآن را ميزان عدالت - در تمام باورها و كردارها - قراردادى؛ بهگونهاى كه لسان آن از حق منحرف نمىشود...» ۳ از سوى ديگر، هرگز قرآن محرَّف ميزان درست براى سنجش نيست.
در احاديث پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله افزون بر احاديثى زياد كه درباره فضايل قرآن در منابع فريقين نقل شده ۴ احاديث عرض اخبار بر كتاب خدا ۵ پناه بردن به قرآن در هنگام هجوم شبههها و فتنهها ۶ و حديث ثقلين پيشينه بحث را با قدمت نزول قرآن همگام مىسازد. چون اين اوصاف براى قرآن با تحريف و تبديل در الفاظ آن، سر سازش نخواهد داشت.
مفسّران در مقدّمه تفسير و نيز ذيل آياتى كه در اينبارهاند (به ويژه آيه 9 سوره
1.براى مطالعه بيشتر، نك: مصباح يزدى، ج ۱، ص ۲۱۳؛ حسينى ميلانى، ص ۵۵-۵۶
2.فرقان (۲۵) / ۳۰ ؛ سجده (۳۲) / ۳۲ ؛ درباره وجه استدلال به اين آيات به سلامت قرآن از تحريف؛ نك: نجارزادگان، ص ۲۱-۲۲
3.همان
4.نك: متّقى هندى، ج ۲، ص ۲۸۴-۲۹۳ ؛ مجلسى، ج ۹۲، ص ۱۲-۳۳
5.كلينى، ج ۲، ص ۶۹، رقم ۱ ؛ عيّاشى، ج ۱، ص ۸، رقم ۲؛ طوسى، ج ۲، ص ۲۲۷، رقم ۴
6.كلينى، ج ۲، ص ۵۹۸-۵۹۹، رقم ۲