بررسى تحريف ‏ناپذيرى قرآن در آثار شيخ بهاءالدين عاملى‏ - صفحه 86

جمله اوّل اين آيه، با دو كلمه تأكيدى «إنّ: همانا و نحن: ما» و به كار گرفتن ضمير جمع «نا و نحن: هر دو به معناى ما» (كه دلالت بر عظمت كار دارد) براى رفع ترديد كسانى است كه در آيات پيشين به آنان اشاره شده است. آنان از نزول قرآن از سوى خدا ترديد داشتند و آن را انكار مى‏كردند و نيروهاى غيرالاهى را در اين زمينه دخيل مى‏دانستند. خداوند با اين كلام مؤكّد، از يك سو، دخالت نيروى ديگرى را در نزول قرآن نفى و آن را صرفاً به خدا منتسب مى‏كند، و از سوى ديگر، بر عظمت قرآن و سلامت آن از هر نوع دست‏بردى در حين نزول تأكيد مى‏نمايد. جمله دوم آيه شريفه نيز با ذكر ادات تأكيد «إنّ و لام مفتوحه: هر دو به معناى همانا و قطعاً» و نيز ضمير جمع «نا» و وصف جمع «حافظون: نگهبانان» از نگهبانى و حفظ قطعى قرآن پس از نزول آن سخن مى‏گويد. نحوه بيان اين بخش نيز هر نوع ترديدى را در اين زمينه مى‏زدايد.
حفظ قرآن در اين آيه، به صورت مطلق و بدون هيچ قيدى بيان شده؛ بنابراين، شامل حفظ آن از هر نوع تحريفى، از جمله اسقاط، تغيير يا تبديل در آيات (كه اهمّيّتش از هر نوع حفظى بيشتر است)، مى‏شود و برخلاف ادّعاى برخى تنها اختصاص به حفظ معارف قرآن در برابر شبهه معاندان نيست ۱؛ چون اگر تحريفى در الفاظ قرآن رخ داده باشد (با توجّه به همبستگى محتواى معارف قرآن كه گاهى افزودن يا كاستن يك حرف، مطلب حقّى را باطل مى‏كند)، محتواى قرآن در برابر شبهات نيز پابرجا نخواهد ماند. اين ادّعا نيز كه وعده حفظ قرآن تنها در قلب پيامبر خدا امكان دارد يا حفظ يك نسخه از قرآن نزد معصوم، براى تحقّق وعده خدا كافى است ۲ نيز، بى‏مبناست و چون هدف از نزول قرآن هدايت است، بايد قرآن در ميان مردم محفوظ بماند تا زمينه هدايت آنان فراهم آيد. اگر گفته شود قرآن تحريف‏شده باز بر سمت هدايتگرى‏اش باقى است، بايد گفت: در اين صورت، نيازى به وعده خدا بر حفظ قرآن در قلب حضرت رسول نيز نبود.

1.همو

صفحه از 97