صدوق با استناد به اين احاديث نوشته است: «آنچه در ثواب قرائت سورههاى قرآن و جواز قرائت دو سوره در هر ركعت از نماز نافله و ثواب ختم تمام قرآن و نيز نهى از قرائت تمام قرآن در يك شب و عدم جواز آن در كمتر از سه روز آمده، دليل بر سلامت قرآن از تحريف است.» ۱
ج) دليل تواتر:
اثبات تحريف ناپذيرى قرآن با دليل تواتر، تلفيقى از دليل روايى و شواهد تاريخ است (كه در واقع، چون اين شواهد، مستند به رواياتاند مىتوان آن را بخشى از دليل روايى به شمار آورد). در اين دليل، به اهتمام ويژه مسلمانان از عصر وحى تاكنون، در تمام ابعاد جمعآورى، حفظ، ضبط، قرائت و نگارش قرآن و نيز انس بىپايان و قداستى كه اين كتاب از همان اوان نزول در ژرفاى جانشان داشته، توجه شده است ۲. بنابر گزارشهاى متعدّد تاريخى، مسلمانان نسبت به كوچكترين تغيير در اين زمينه حساسيّت داشتند از خود واكنش نشان مىدادند. اين شواهد موجب تواتر اجزاى قرآن خواهد بود و هر نوع ترديدى را درباره تغيير در قرآن، پايان مىدهد. مرحوم شيخ بهايى در اينباره چنين مىآورد:
القرآن متواتر، لتوفُّر الدواعي على نَقلِه... و السبع متواترة إن كانت جوهريّة ك «ملك» و «مالك»، أمّا الأدائيّة كالمدّ و الإمالة فلا، و لا عمل بالشواذّ. ۳
قرآن به دليل انگيزه نقل فراوانى كه دارد متواتر است... و اگر اختلاف مربوط به حروف كلمات باشد، مانند «ملك» و «مالك»، تحت قرائات هفتگانه و متواترند [ و بدون اشكال است]؛ ولى اگر اختلاف در نحوه اداى كلمه باشد، مانند «مدّ و اماله» متواتر نخواهد بود [ باز هم اشكالى توليد نخواهد شد؛ چه اينكه] عمل به قرائات شاذ و خلاف قرائات هفتگانه، جايز نيست.
از نمونههاى اهتمام شديد مسلمانان به نقل قرآن و حفظ آن از هر تغيير كه زيرساخت تواتر قرآن به شمار مىآيد، مىتوان به جريان عثمانبن عفّان اشاره كرد.
1.صدوق، ص ۸۶
2.نك: ابنجزرى، ص ۵-۶
3.بهايى، زبدة الأصول، ص ۸۶