هرگز اين دو با يكديگر قابل مقايسه نيست. ۱
پس از علمالهدى گروهى ديگر شيوه او را پيمودهاند؛ مانند ابن شهرآشوب (م 588 ق) در كتاب مثالب النواصب ۲. شيخ سديدالدين محمود المحصى (م اوايل قرن هفتم) در كتاب «المنقذ من التقليد» در بخشى از كلام خود مىنويسد: «تواتر كل قرآن و اجزاء و تفاصيل آن بديهى است... و انكار ابنمسعود نسبت به معوّذتين، تواتر قرآن را مخدوش نمىكند؛ چون او يك نفر است...» ۳
شبيه به اين استدلال از مرحوم شيخ بهايى آمده است. وى در مقام نقد ديدگاه كسانى كه دو سوره «الضحى» و «الإنشراح» و دو سوره «الفيل» و «قريش» را يك سوره مىپندارد و به دليل عدم فصل بين آنها در مصحف ابىّبن كعب، تمسك جستهاند، نوشته است:
عدم الفصل في مصحف ابيّ لعلّه سهو منه على أنّه لايصلح معارضاً لسائر مصاحف الأمّة.
و اينكه در مصحف ابىّبن كعب، بين اين دو سوره فاصله ايجاد نشده، شايد اشتباهى از جانب او بوده است. افزون بر آن، اين مصحف، شايستگى معارضه با مصاحف [ رايج بين] ساير امّت (ديگر اصحاب) را ندارد. ۴
دليل تواتر اجزاى قرآن در بين متأخّران نيز مورد توجّه بوده است؛ مانند مرحوم شرفالدين عاملى (م 1377 ق) در «اجوبة مسائل جار اللَّه» كه چنين آورده است: «هر حرفى از حروف قرآن در تمام نسلها تا عهد وحى و نبوّت، متواتر به تواتر قطعى است.» ۵
و بالاخره مرحوم امام خمينى (م 1409 ق) كه ازجمله ادلّه عدم تحريف قرآن، عنايت ويژه مسلمين را به جمع، حفظ، قرائت و نگارش قرآن برشمردهاند كه مستلزم تواتر در تمام اجزاى قرآن خواهد شد. ۶
1.همو، ص ۳۶۱
2.ابنشهر آشوب، ص ۴۲۸، نسخه لكهنو و ۴۷۱ نسخه سپهسالار
3.حمصى، ص ۴۷۷-۴۷۸
4.بهايى، العروة الوثقى، ص ۴۸-۵۲
5.شرفالدين، ص ۲۸ و ۱۶۳
6.امام خمينى، ج ۲، ص ۱۶۵