بررسى تحريف ‏ناپذيرى قرآن در آثار شيخ بهاءالدين عاملى‏ - صفحه 95

هيچ اختلافى ميان فقهاى ما نيست در اينكه هرچه از الفاظ قرآن به تواتر ثابت شده باشد، قرائت آن در نماز جايز است. آنها [ در اين جواز ]ميان مواردى كه اختلاف قرائت از اختلاف صفات ناشى شده، يا به دليل آوردن بعضى از حروف و كلمات است، تفاوتى ننهاده‏اند؛ مانند «ملك» و «مالك» و نيز اين گفتار خداوند كه مى‏فرمايد: «تجرى من تحتها الانهار» كه هم با لفظ «مِن» و هم بدون آن قرائت شده است. بنابراين، شخص مكلّف در نماز مخيّر است كه به هر دو شكل قرائت كند [ هم با حرف مِن و هم بدون آن‏]، چرا كه هر دوى آنها متواتر است.
نكته‏اى كه ذكر آن در اينجا خالى از لطف نيست، اين است كه با نفى تواتر قرائات، تواتر كلمات قرآن منتفى نيست. زيرا چه بسا قرائت آيه شرح و تفسير آن باشد. به‏طور نمونه، كلينى قرائت امام على عليه السلام از اين آيه را چنين گزارش مى‏دهد: (وَ إِذا تَوَلَّى سَعَى فِي الأرْضِ لِيُفسِدَ فِيهَا وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ)۱بظلمه و سريرته ۲ اين دو واژه تفسير آيه است كه ستمگرى و نهاد زشت مفسدان را علّت پايمال كردن كشت و نسل مى‏شناسند. در غير اين صورت، همان‏گونه كه آية اللَّه خويى مى‏گويد:
متن كلمات و آيات قرآن حقيقتى است و اختلاف در شكل كلمات و چگونگى اداى آنها، حقيقتى ديگر است؛ چون هر چه كه براى نقل آن انگيزه‏هاى زياد و شديد وجود داشته باشد، به تواتر نقل مى‏شود و انگيزه مسلمانان براى نقل متن كلمات و آيات قرآن به قدرى شديد بوده كه قابل وصف نيست (چون قرآن اساس دين و معجزه الاهى آنان است). بنابراين اگر قاريان هفت‏گانه يا دهگانه هم وجود نداشتند، باز قرآن به تواتر ثابت بود و جريان دايمى قداست و صحّت آن نيز به اين منحصر نبود. ۳
بنابراين اختلاف قاريان در اداى كلمات قرآن، موجب خلل به جوهره كلمات و آيات قرآن نيست، و كسى قائل به تلازم بين نقصان سوره‏ها، آيات و كلمات قرآن، با اختلاف در هيئت و چگونگى اداى كلمات قرآن نمى‏باشد. ادلّه سلامت قرآن از

1.بقره (۲) / ۲۰۵

2.كلينى، ج ۸، ص ۲۸۹

3.خويى، ص ۱۵۸

صفحه از 97