تعليقات آيت ‏اللَّه جعفرى بر اصول كافى، شش باب از كتاب الحجّة - صفحه 105

چيزى مى‏شود كه امام آن را آيه كلّى مى‏داند ۱ و به بت‏پرستانى اشاره دارد كه از امام درباره هوشمندانه بودن رسالت مى‏پرسند؛ امّا پاسخى كلّى به پرسشهايى هم هست كه درباره منشأ الاهى برخى از موضوعات كه امام به ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام تفسير مى‏كند، اشاره دارند.

ه) اين طبقه‏بندى شامل احاديثى مى‏شود كه به تأويل قرآن يا به معناى باطنى آن اشاره دارد. تأويل (كه به معناى بازگشت به معناى اصلى است) داراى دو شكل است: نخستين مورد به منشأ زبان‏شناسى كلمه يا عبارت مربوط مى‏شود؛ و دومين شكل، به معناى اصلى يا اوّليّه عبارت يا كلمه سر و كار دارد. در اينجا، دومين شكل تأويل منظور نظر ماست. در قرآن نيز آيات به دو بخش محكمات و متشابهات تقسيم مى‏شود: آيات محكم آياتى‏اند كه تنها يك تفسير از آنها امكان‏پذير است؛ در حالى كه متشابهات، آياتى‏اند كه مضامينشان روشن است (ظاهر)، امّا مى‏توان معناى ديگرى (باطن) هم براى آنها ارائه داد. با اين حال، همان‏طور كه در حديث 1 از فصل 22 كتاب الحجّة (باب أنّ الراسخين في العلم هم الائمّة عليهم السلام) ديديم، پرسشى كه در اينجا مطرح مى‏شود، به فردى برمى‏گردد كه دانش ارائه تفسير درست از معانى باطنى به او سپرده شده، يعنى چه كسانى راسخ در علم‏اند. بنابر تعبير امامان، اين توانايى به پيامبر و امامان داده شده است و اين امر با «تنزيل» كه منحصراً از سوى پيامبر گرفته مى‏شود، متفاوت است. نكته ديگر كه نمونه آن در حديث 91 ارائه شده است، در تفاوت آشكارى كه ميان بخشهاى توضيحى تنزيل و تأويل وجود دارد، قابل مشاهده است. تنزيل طبقه‏بندى گسترده‏ترى نسبت به قرآن است و به قرآن و بخشهاى توضيحى ديگرى اشاره دارد كه توسّط جبرئيل بر پيامبر نازل شده است. امّا تأويل به توضيحاتى گفته مى‏شود كه توسّط آنچه از دانش نشئت مى‏گيرد، ارائه مى‏شود كه البتّه در سراسر تنزيل رخ نمى‏دهد. در پايان همان حديث، تصريح مى‏شود كه عبارت توضيحى «او اميرالمؤمنين را در نظر داشت» جزء تنزيل است.

1.مانند حديث ۸۷

صفحه از 124