تعليقات آيت ‏اللَّه جعفرى بر اصول كافى، شش باب از كتاب الحجّة - صفحه 106

سخن‏گو (متكلّم) از عبارت «منظور او اين بود» استفاده كرده و نه «منظور من اين بود». پس نتيجه مى‏گيريم كه اين بخش، بخشى از قرآن نبوده است. بنابراين، در اينجا اشاره آشكارى به بخشهاى توضيحى‏اى كه از طريق جبرئيل نازل شده، وجود دارد؛ لذا اين بخش، بخشى از تنزيل مى‏باشد و نه بخشى از قرآن. در حديث 14 اين فصل، موضوع را بيشتر مورد بررسى قرار داده‏ايم. آنها كه «رسوخ در علم ندارند»، از ماهيّت چندگانه‏اى برخوردارند كه [ در اين صورت‏] معنايى را مى‏رسانند كه مناسب هدفشان باشد و آنها را به هدفشان نزديك‏تر كند. براى فهميدن معناى صحيح باطنى آيات، بايد بعد از پيامبر به امامان متوسّل شد، زيرا آنان آگاه به معناى اصلى آنها هستند و قادرند كه بيان كنند كلمه يا عبارت به چه معنايى برمى‏گردد.
همان حديث، تفاوت بين آيات محكم و متشابه قرآن و همين‏طور هدايت قابل اعتماد و غيرقابل اعتماد را بيان مى‏كند. هدايت قابل اعتماد، توسّط كسانى است كه خود مرتكب خطا نمى‏شوند (معصومين) و توسّط كسانى كه در هدايت خطا نمى‏كنند و مانند اُم يا اصل كتاب و آيات محكم‏اند؛ در حالى كه ادّعاى ديگران درباره هدايت‏گرى، غيرقابل اعتماد است؛ مانند آيات متشابه، آن‏گاه كه تأويلشان توسّط كسانى ارائه شود كه راسخ در علم نيستند.
با اين همه، بايد توجّه داشت كه همان‏گونه كه آيات متشابه نيازمند تأويل‏اند، براى آيات غيرمتشابه هم مى‏توان تأويل داشت. در حديث 31، آيه‏اى از سوره بقره تفسير شده است كه همان آيه در سوره مائده نيز آمده (5:70)، و از آن برمى‏آيد كه در رابطه با بنى‏اسرائيل (آن آيات) وحى شده است. امام براساس «رسوخ در علم»، براى آن تأويلى ارائه مى‏كند كه محتواى مشابه آيات، قابل اطلاق بر محمّد صلى اللَّه عليه و آله و على به عنوان مولى، و پيامدهاى آن در ميان مسلمانان باشد.
از اين (تأويل) مى‏توان دريافت كه معناى باطن اين آيه، آن است كه همان‏گونه كه بنى‏اسرائيل هر آنچه را خوش نمى‏داشتند از جانب پيامبرانشان نمى‏پذيرفتند،

صفحه از 124