«موسوى» (1383) رتبهبندى توليد علم در 50 كشور جهان از 150 كشور نمايه شده در مؤسّسه اطّلاعات علمى آمريكا را بررسى نمود. به لحاظ مطلق توليد علم، آمريكا رتبه اوّل و به لحاظ توليد علم بر جمعيّت، سوئيس رتبه اوّل را كسب كرده است. اين مطالعه نشان داد كه 10 كشور اوّل در توليد علم 59% و 50 كشور اوّل 87% مشاركت داشتهاند. رتبه ايران در سال 2004 به 42 رسيده بود؛ اين در حالى است كه در سال 1993 رتبه 55 را داشته است؛ يعنى رشد ايران در توليدات علمى، 12 برابر شده است. در همين دوره، رشد تركيه در توليدات علمى، هفت و نيم برابر شده است.
«عصاره و معرفت» (1384) به بررسى مشاركت پژوهشگران ايرانى در توليد علم جهانى در مدلاين پرداختند. در اين مقاله، با استفاده از شيوههاى علمسنجى، به مطالعه رشد و توسعه آثار و مقالههاى علمى پژوهشگران علوم پايه و بين رشتهاى پزشكى در خلال سالهاى 1976-2003 پرداخته شده و 2695 مدرك كه پديدآوران ايرانى اين حوزه در پايگاه مدلاين به چاپ رساندهاند، بررسى گرديده است. يافتههاى پژوهش، از افزايش بسيار زياد توليدات علمى ايرانيان، به ويژه در محدوده زمانى سالهاى 1990-2003 حكايت دارد.
«صبورى و پورساسان» (1385) به بررسى مشاركت ايران در توليد علم جهانى سال 2005 براساس نمايه استنادى علوم در مؤسّسه اطّلاعات علمى )ISI(پرداختند. در اين سال، تعداد مقالههاى نمايه شده ايران در علوم پايه 5423 عنوان (42% درصد مقدار جهانى)، در علوم اجتماعى 225 عنوان (13% درصد مقدار جهانى) و در علوم انسانى و هنر 11 عنوان (08/0 درصد مقدار جهانى) و در مجموع 5578 عنوان (36/0 درصد مقدار جهانى) بود. صرف نظر از كشور تركيه، ايران در بين كشورهاى مسلمان و همسايه، رتبه نخست توليد علم جهانى را داراست. بيش از 30% توليد علم كشور، متعلّق به رشته شيمى است. سهم دانشگاههاى علوم پزشكى در توليد علم كشور در اين سال، 28% بوده است.