موضوع مورد بررسى نقش داشتهاند كه از اين ميان، كشورهاى ايالات متّحده آمريكا، انگلستان، آلمان و هلند، به ترتيب در رتبههاى اوّل تا چهارم قرار دارند. همچنين، مشخّص شد كه 26/91% از مدارك به زبان انگليسى است. تعداد كمى از مؤسّسهها يعنى 1/16% (74 مؤسّسه از 446 مورد) توليدكننده بخش عمدهاى از متون علمى هستند. بيش از 50% مدارك، در 6 عنوان مجلّه يعنى 68/3% از كلّ مجلّههاى حاضر در فهرست منتشر شده است. يافتهها مشخص نمود كه 14/73% عنوان از انتشارات در قالب مقاله بوده است و پس از آن به ترتيب، نقد مقالهها (96/6%) و نقد كتاب (99/5%) قرار داشتهاند. از ديگر نتايج اين پژوهش مىتوان به 5 مقاله اوّل در اين بررسى اشاره كرد كه 47-111 استناد را به خود اختصاص داده و به ترتيب در سالهاى 1989، 1992، 1997، 2001 و 2002 نوشته شدهاند. در سالهاى 2004 و 2005 بيشترين تعداد مدارك منتشر شده است.
«عصاره و ويلسون» (1384) به بررسى ميزان مشاركت علمى ايرانيان در سه دوره پنج ساله 1985-1989، 1990-1994، 1995-1999 در نمايه استنادى علوم پرداختند. نتايج اين پژوهش نشان داد كه انتشارات علمى ايران در پنج ساله دوم نسبت به پنج ساله اوّل دو برابر و در پنج ساله سوم نسبت به پنج ساله دوم، 8/2 برابر بوده است. آنها در مقاله خود علّت افزايش علمى انتشارات ايران را به اين عوامل نسبت دادهاند: عوامل درونى مثل خاتمه جنگ عراق در برابر ايران، موقعيّت اقتصادى بهتر، تغييرات اخير در سياستگذارى دولت مثل افزايش بودجه براى پژوهش، تغييرات اساسى در فضاى سياسى مثل افزايش مجلّههاى علمى، و بازگشت تعداد زيادى از دانشجويان بورسيه خارج پس از پايان تحصيلات به كشور. عوامل بيرونى نيز در برگيرنده پذيرش برخى از مجلّههاى علمى ايران توسّط نمايه استنادى علوم، افزايش دسترسى به پايگاههاى بينالمللى از طريق اينترنت و امكان ارتباطهاى بهتر الكترونيكى براى ايجاد مشاركتهاى بين المللى است.