3. تشبيهات و تمثيلات قرآن و فرهنگ زمانه
از مباحث جدّى و تأمّل برانگيز در دانش تفسير، وجود عناصرى از فرهنگ عصر رسالت در قرآن است كه جلوهاى از عصر نزول را نشان مىدهد و اين پرسش را پديد مىآورد كه آيا اين مباحث قرآن، متأثّر از فرهنگ زمان جاهلى و منطقه حجاز نيست؟ آيا نشانگر آن نيست كه قرآن مربوط به عصرى خاصّ و مردمى معيّن است؟
آياتى كه به عقيده برخى، تأثّر قرآن از فرهنگ زمانه را نشان مىدهد، چند دستهاند:
1. گروهى از آنها فرهنگ و آداب مردم جاهلى را نشان مىدهد، 2. گروهى ديگر نيازها و خواستههاى آن عصر را ترسيم مىكند، 3. گروهى ديگر نمايانگر ارزشها، دانستنيها و باورهاى مردم حجاز است. ۱ يكى از موارد شبههبرانگيز در اين ميان، آيات مربوط به تمثيلات و تشبيهات است كه با فرهنگ حجازى مرتبط است.
3-1- رابطه قرآن با فرهنگ زمانه
پيرامون رابطه قرآن با فرهنگ آن زمان عرب، دو ديدگاه كلى وجود دارد:
3-1-1- ديدگاه اوّل: تأثّر كامل قرآن كريم از فرهنگ عصر نزول
از سخنان برخى نويسندگان و خاورشناسان، اين گونه بر مىآيد كه قرآن كاملاً تسليم فرهنگ عصر نزول يعنى صدر اسلام بود. به عبارت ديگر، قرآن فرهنگ زمان خويش را - كه همان فرهنگ جاهلى عرب و آميخته با خرافات ضدّ علمى بود - پذيرفته و خداوند، آن را در متن قرآن وارد كرده است. ۲ مثلاً برخى از آنها معتقدند كه فرهنگ بازرگانى حاكم بر عربستان در قرآن، بازتاب يافته و الفاظ كليدى آن مانند: ربح، ضرر، تجارت، بيع، ربا و... از قرآن سر برآوردهاند؛ يا تصوير بهشت و نعمتهاى آن از آب روان، سايههاى خنك و درختان سبز و بوستانهاى پر ميوه و... حاكى از آرزو انديشى مردم آن روزگار و رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله مىباشد. ۳ برخى ديگر استفاده از تشبيهات معهود مردم را دالّ بر تأثّر قرآن از فرهنگ زمانه مىدانند؛