همه، علوم مختلفى در جهان امروز به آن مىپردازند و نه تنها آنها را نفى نكرده، بلكه مورد مطالعه قرار مىدهند.
2. قرآن عناصر منفى وخرافات اعراب جاهلى را نمى پذيرد و با آنها مقابله مىكند يا نامى از آنها نمىبرد؛ مانند: عبادت اعراب جاهلى ۱ ، ردّ قانون ظهار ۲ ، ردّ عقايد جاهلانه در مورد جنّ، فرزند قرار دادن براى خدا ۳ ، تخطئه احكام و آداب جاهلى مانند: ردّ بحيره و سائبه ۴ ، باز داشتن از كشاندن كنيزان به فحشا ۵ ، ردّ رباخوارى ۶ ، ردّ زنده به گور كردن دختران ۷ و...
3. قرآن از زبان قوم و تشبيهات و لغات آنها براى تفهيم بهتر مقاصد بلند خود استفاده كرده است.
پيامبران براى آنكه بتوانند مطالب و مفاهيم معنوى و عقلانى خويش را براى مردم عوام بيان كنند:
- از تشبيهات، تمثيلات، استعارهها و كنايههاى رايج و نيز كلمات معمول در جامعهها استفاده مىكردند؛ يعنى با مردم به اندازه عقل آنها سخن مىگفتند. قرآن نيز اين روش را ادامه مىدهد. ۸
- واژههاى مورد استناد در جهانبينى و اعتقاد جامعه را در حدّ توان، نگهدارى، اصلاح و تصحيح مىكنند و اين، نهايت تحفّظ بر زبان قوم و مصلحتانديشى در كاستن تقابلها و برقرارى ارتباط ذهنى و كلامى است. مثلاً اگر واژههايى مثل جنّ، عرش، سبع سماوات، قاب قوسين و دهها كلمه ديگر پيش از اسلام رايج بوده و از آن مفاهيم خاصى استنباط مىشده، آنها را نگاه مىداشتند و تصحيح مىكردند.
- از واژگانى كه حكايت از آرزوها و عادات و خواستههاى طبيعى قوم دارد و مباينتى با ارزشها ندارد، در توصيف ارزشها و تبيين حقايق هستى استفاده مىكردند؛ مانند: آب، سبزى، باغ، بوستان و... ۹
1.انفال (۸): ۳۵
2.احزاب (۳۳): ۴
3.انعام (۶): ۱۰۰
4.مائده (۵): ۱۰۳
5.نور (۲۴): ۳۳
6.آل عمران (۳): ۳۰
7.انعام (۶): ۱۵۱؛ اسراء (۱۷): ۳۱
8.۱۹: ص ۵۶
9.۶: ص ۸۵