انسان در عالم ذرّ آراء و اقوال دانشمندان قرن 14 - صفحه 96

امّا انكار اصل وجود عالم ذرّ و حكم به محال بودنِ آن، به سبب دليل عقلى كه ذكر كرده است، هيچ وجهى ندارد. و آن دليل - در مقابل روايات متواتر كه وجود آن را مى‏رساند - قابل اعتنا نيست؛ بلكه در روايات فراوانى آيه به عالم ذرّ نيز تفسير شده است.
ايشان روايات عالم ذرّ را متواتر و غير قابل ردّ دانسته و تصريح مى‏كند كه روايات زيادى نيز آيه را عالم ذرّ تفسير كرده‏اند. از اين بيان، استفاده مى‏شود كه هرچند ايشان در ابتداى بحث، تفسير مشهور را با ظاهر آيه در اختلاف مى‏ديد، امّا در نهايت به اين نكته مى‏رسد كه بر اساس روايات، معناى آيه همان است.

2. ميرزا مهدى اصفهانى (1365ه.ق)

ميرزاى اصفهانى معتقد است كه انسان، از روح و بدن تركيب يافته است. روح و بدن هر دو مادّى‏اند. علم، عقل، قدرت، حيات و ساير كمالات نورى از ناحيه خداى تعالى به روح و بدن افاضه مى‏شود. پس روح انسان، عين علم و قدرت و حيات نيست تا مجرّد به معناى اصطلاحى باشد. مادّى بودن روح، بدان معنا نيست كه روح هم مانند بدن با حواسّ ظاهرى قابل درك باشد؛ زيرا مادّى بودن با قابل درك بودن به حواسّ بدنى مساوى نيست.
ايشان تصريح مى‏كند كه بر اساس روايات، روح پيش از بدن خلق شده و بعد از خلق، بدن به آن تعلّق گرفته است. بدن نيز در عالم ذرّ به صورت ذرّى موجود شده، روح در عالم ذرّ به آن تعلّق گرفته و بعد از تعلّق، از او جدا نشده و همواره با بدن است. انسان مركّب از روح و بدن در اصلاب و ارحام جارى مى‏شود تا اينكه به صورت نطفه، از صلب آخرين پدر به رحم آخرين مادر وارد مى‏شود و بعد از چهار ماه، روح العقل و الحياة به او افاضه مى‏شود و بعد از سپرى كردن دوران جنينى، از رحم به دنيا مى‏آيد.
انسان در تمام اين مدّت، ميثاقى را كه در عالم ارواح و ذرّ، بر استوار ماندن بر آن،

صفحه از 104