بىمورد بپرهيزند.
نگارنده سلسله مقالات استاد بيابانى را از ابتدا به دقت مطالعه كرده با علاقه فراوان، اين مباحث را پى گرفتهام. از اين روى، انتشار مقالهاى در نقد آنها را غنيمت شمردم و جهت بهرهمندى از نكاتى كه احياناً در مقالات ياد شده مورد غفلت قرار گرفته و نيز اطّلاع از اشتباهات احتمالى نويسنده آنها، مقاله مزبور را با علاقه و دقّت، مطالعه كردم. امّا با كمال تأسّف با نوشتارى مواجه شدم كه با طرح مسائلى حاشيهاى و غير مرتبط با مباحث علمى موجود در مقالات، به نقد آنها پرداخته و سعى كرده احساس درونى خويش را بدون رعايت آداب نقد آشكار كند. به نظر مىرسد مطالبى كه ناقد محترم در اين مقاله مطرح كرده، يا ناشى از عدم درك صحيح مطالب علمى يا برخاسته از عدم دقّت كافى و لازم در مطالعه آنها يا جانبدارى نسبت به آراء و افكار فيلسوفان است. ما در اين نوشتار مىكوشيم به دور از هر گونه حاشيهپردازى، به توضيح مطالب مقالات پرداخته و به شبهات مطرح شده در نقد ياد شده، پاسخ دهيم.
ناقد گرامى در مقاله «ساز و كار خداوند در معرفتبخشى» پس از چند صفحه حاشيهپردازى، سرانجام، عباراتى از چكيده مقاله «معرفت و هدايت فعل خداست» نقل مىكند كه منشأ معرفت خدا را به دو ديدگاه منحصر مىداند. وى پس از نقل عبارات، اين پرسشها را مطرح مىكند كه:
آيا واقعاً فراروى مسئلهاى به اين اهمّيّت، فقط دو سويه قرار دارد و صاحبنظران در دو سويه متقابل جاى دارند؟ يا سويه ديگرى هم هست كه مقاله با حصر گرايى به دو سويه پيش گفته، از آن محروم مانده است؟
سپس به جاى طرح و تبيين رأى خود و توضيح پيرامون اشكال وارده، دوباره به حاشيه مىپردازد و در نهايت، حديث شريف «لاجبر و لاتفويض بل أمر بين الأمرين» را معيار و محور در حوزه افعال خداوند نسبت به بندگان معرفى مىكند و مىنويسد: