اكنون سؤال از نگارنده مزبور اين است كه نظر مبارك ايشان و تبار فكرى وى، كه معظم شمارههاى وزين «سفينه» را آراسته است، به كدام يك از سه سويه آن حديث گهر بار قدسىتبار نشانه مىرود؟
وى همه تفكيكيان و مرحوم ميرزا مهدى اصفهانى را به تناقضگويى و اشعرىگرى متّهم مىسازد و مجدّداً بحث را به حاشيه مىكشاند كه به نظر نمىرسد چندان با آداب گفت و گو و مناظره علمى سازگارى داشته باشد.
در حالى كه مقاله «معرفت و هدايت فعل خداست» اساساً وارد مباحث مربوط به حوزه افعال اختيارى بندگان و مسئله جبر واختيار نشده و درباره فعل خداوند سخن مىگويد، ناقد محترم اين دو حوزه را خلط كرده و خطاب به نويسنده مقاله مىنويسد:
بسيار لازم است، مبانى خويش را از جمله موقف و موضع خويش را در برابر توحيد افعالى و نظريه موسوم به جبر و اختيار... مستحكم و مستدلّ ارائه مىنمود و پس از آن نظر خود را معطوف به «معرفت وهدايت» مىنمود؛ يعنى براى كار خداوند در نسبت به آفريدگان مىپرداخت، تا معلوم گردد آيا چنانچه مقاله مدعى است، اين دو (هدايت و معرفت) فعل مستقيم خداست بدون هيچ تأثيرى از سايران. بشرى و غير بشرى! چنانچه در ساير افعال بشر نيز جبرگرايى چنين اقتضائى را دارد.
يا اكتساب محض وتوليد صرف است؟ چنان چه اعتزال و تفويض بر آن تمركز دارد!
يا نه اين است و نه آن، ونظر ناب ديگرى هم هست كه پاك است هم از اين و هم از آن، كه پيشوايان راستين هدايت و آموزگاران معرفت از عالم قدس به ارمغان آوردهاند؟
حال سؤال اين است كه آيا هر فعلى از خداوند كه نسبتى با بندگان مختار دارد، بايد به صورت امر بين الامرين باشد؟ به عنوان مثال، آيا اعطاى علم و قدرت و اختيار از سوى خداوند به بندگان مختار، با سازو كار امر بين امرين است؟ اگر ناقد