مرورى بر مقاله «ساز و كار خداوند در معرفت بخشى» - صفحه 130

سخن نگفته باشد، عيب و هنرش نهفته باشد.

ناقد محترم در ادامه مى‏نويسد:
اگر شناخت و معرفت، فعلى است كه فقط و فقط اعطاى آن به دست الاهى است و به حسب ظاهر برخى از متون، در انحصار خداوند است، و هيچ كس را در آن صنع نيست، نه مستقيم و نه غيرمستقيم، چرا پذيرش اين فضل و موهبت، فعل بنده و وظيفه او معرّفى شده است؟ و بندگانى كه وظيفه ادا مى‏كنند، چرا اين فعل، فعل آنان است نه مانند معرفت، فعل مستقيم خداوند؟
بايد توجّه داشت كه نويسنده مقاله «معرفت و هدايت فعل خداست» تسليم، اقرار، اذعان و تصديق قلبى و زبانى را وظيفه بندگان در قبال تعريف خداوند، دانسته است؛ پس «قبول» يا به قول ناقد محترم «پذيرش معرفت»، هرگز به معناى انفعال عبد و تحمّل معرفت الاهى از سوى او نيست؛ يعنى همان طور كه نويسنده مقاله تصريح كرده، مراد از قبول يا پذيرش، همان تسليم، اقرار و اذعان و تصديق است. روشن است كه معرفت‏بخشى امرى است و تسليم يا انكار پس از دريافت معرفت امرى ديگر؛ اوّلى فعل خداوند است و دومى فعل عبد. فرق اين دو بسيار

صفحه از 137