مرورى بر مقاله «ساز و كار خداوند در معرفت بخشى» - صفحه 142

اينكه ايمان از چه مقوله‏اى است؟ آيا از سنخ شناخت و معرفت است يا از سنخ ديگرى؟ بين انديشمندان و محقّقان مباحث سودمند و ظريفى وجود دارد كه نمى‏توان با مباحث معرفتى خلط نمود... افزون بر اين، اگر هم ادّعاى نگارنده صحيح باشد، به يك سويه از آنها نظر دارد و نمى‏توان منظور روايات را منحصر به مطلوب نگارنده دانست...
بايد دانست كه نويسنده مقالات در مقاله خود با استناد به آيات قرآن و نُه حديث صحيح و صريح از اهل بيت عليهم السلام به روشنىِ تمام، اين مطلب را بررسى و اثبات كرده كه در برخى روايات به ايمان و تصديق و اذعان و اقرار، معرفت اطلاق شده است. اتّفاقاً محل اين بحث همين‏جاست و عجيب است كه ناقد مى‏گويد: «نمى‏توان [ اين مطلب را] با مباحث معرفتى خلط نمود.»
وى نمى‏تواند درستى مطلب نويسنده را رد كند، لذا مى‏گويد: «نمى‏توان منظور روايات را منحصر به مطلوب نگارنده دانست.» امّا حتّى اگر منظور روايات منحصر در اين معنا هم نباشد، ناقد محترم پذيرفته است كه معناى مراد نويسنده نيز از روايات استفاده مى‏شود. همين مقدار براى بحث نويسنده كافى است؛ هر چند لازم است كه ناقد محترم منظور خود را روشن‏تر بيان كند تا ميزان تسلّط وى بر اين مباحث، آشكار گردد.
والسلام على المهديّ الذي يملأ الارض عدلاً و قسطاً
كما ملئت ظلماً و جوراً

صفحه از 137