گزارشى از جلسات نقد و بررسى كتاب مكتب در فرآيند تكامل بخش دوم و سوم كتاب‏ - صفحه 146

و مخالف آن را كافر مى‏شمردند، آيا مى‏توان آنها را از غاليان شيعه به حساب آورد و گفت گروهى در مقابل آنان بودند كه چنين اعتقادى نداشتند؟
مؤلّف در قسمت ديگرى ۱ به اختلافات بين شيعيان و بين دو گروه اعتدالى و غالى در زمان ائمّه اشاره مى‏كند و اينكه گاهى اين درگيريها منجر به حملات لفظى متقابل بين دو گروه مى‏شد. اين مطلب كه بين اصحاب ائمّه و شيعيان، گاهى در بعضى مسائل اعتقادى اختلاف نظر بوده، صحيح است؛ امّا آيا اين اختلاف نظر به گونه‏اى بوده كه منجر به درگيرى و ايجاد فرقه‏هاى مختلف گردد؟ معمولاً وقتى بين دو نفر از اصحاب درباره مسئله‏اى اعتقادى اختلافى پيش مى‏آمده، به ائمّه رجوع مى‏كرده‏اند و امام هم پاسخ آنها را مى‏دادند. و وقتى هم پاسخ خود را از امام دريافت مى‏كرده‏اند، اختلاف در آن مسئله را كنار مى‏گذاشتند. منابعى كه ايشان به آن استناد كرده‏اند شامل سه روايت از كتاب كافى است كه آنها را بررسى مى‏كنيم.
اوّل - استناد در ص 77 پاورقى 5 به كتاب كافى در جلد 8 صفحه 78 است كه فقط به مدرك اشاره شده و متن حديث نيامده است. در متن حديث، مى‏خوانيم كه يكى از اصحاب امام صادق عليه السلام به نام ميسر مى‏گويد: خدمت امام رفتم. ايشان از من پرسيدند: كيف أصحابك؟ من گفتم: جعلت فداك لنحن عندهم أشرّ من اليهود و النصارى و المجوس و الذين اشركوا. ... فقال: أمّا واللَّه لا تدخل النار منكم اثنان لا واللَّه واحد. ۲ ايشان به استناد كلمه «أصحابك»، اختلاف راوى را با گروه ديگرى از شيعيان در نظر گرفته‏اند. به اين معنى كه گروهى او را از غلات مى‏دانسته‏اند؛ بنابراين او را از يهود و نصارى بدتر به‏شمار مى‏آورده‏اند. اوّلاً توضيح امام عليه السلام نشان مى‏دهد كه امام او را تأييد كرده‏اند. ضمن اينكه در مصادر رجال، اين فرد را توثيق كرده‏اند و اشاره‏اى ندارند به اينكه او از غلات بوده است. برداشت صحيح‏تر از اين روايت، اين است كه «أصحابك» به معناى گروهى است كه اين فرد در كنار آنها مى‏زيسته است، كه ظاهراً از مخالفان اهل بيت بوده‏اند. امام نيز او را

1.ص ۷۷ به بعد

2.كافى ج ۸، ص ۷۸

صفحه از 155