رابعاً: مطابق نقل متّقى هندى، خود صاحب «الإبانه» بر اين حديث تعليقه زده و شگفتى خودش را از بودن چنين حديثى ابراز كرده است. ۱
خامساً: متّقى هندى خود در كنزالعمّال حديث ثقلين را از دهها منبع نقل كرده، كه در همه آنها: «كتاب اللَّه و عترتي» يا «كتاب اللَّه واهل بيتي» آمده است و اين نقل با آن همه روايت، برابرى نمىكند. ۲
بخش دوم: نقد و بررسى روايت «كتاب اللَّه و سنّتي»
در بررسى منابع حديثى روايت شاذّ و نادر «كتاب اللَّه و سنّتي» به نكاتى برمىخوريم؛ ازجمله:
1. تعبير «كتاب اللَّه و سنّتي» در صحيحين نيامده در حالى كه «كتاب اللَّه و اهل بيتي» در صحيح مسلم آمده است. ۳
2. تعبير «كتاب اللَّه و سنّتي» در هيچ يك از سنن چهارگانه نيامده؛ در حالى كه تعبير «كتاب اللَّه و عترتى اهل بيتى» در سنن ترمذى آمده است. ۴
3. تعبير «كتاب اللَّه و سنّتي» در شمارى از منابع حديثى چون: «الموطّأ» بدون سند آمده ۵ در حالى كه روايت مشهور «كتاب اللَّه و عترتى» در صحاح، سنن، مسانيد، معاجم و ديگر منابع حديثى با سندهاى صحيح آمده كه به چند نمونه آن در همين گفتار اشاره كرديم.
4. تعبير «كتاب اللَّه و سنّتى» در هيچ منبعى، با سند صحيح يا حسن نيامده، بلكه با سند ضعيف و باطل آمده، چنانكه به تفصيل بيان شد و اينجا فقط به چند ديدگاه اشاره مىكنيم:
يك) در سند دارقطنى، «صالحبن موسى» واقع شده، كه رجاليّون او را ضعيف، متروك الحديث، منكر الحديث، غير موثّق و غيرقابل اعتماد و احتجاج دانستهاند. ۶
دو) در سند حاكم، «اسماعيلبن ابى اويس» قرار گرفته كه علماى رجال او را