ضعيفاند كه فقط به يكى از آنها اشاره مىكنيم. او «سيفبن عمر» است. ابنحجر عسقلانى متن گفتار علماى رجال اهل تسنّن را در حق او به شرح زير آورده است:
1) ابن معين: ضعيف الحديث است.
2) مرّة: در او خيرى نيست.
3) ابوحاتم: متروك الحديث است.
4) ابوداوود: به چيزى نمىارزد.
5) نسائى: ضعيف است.
6) دارقطنى: ضعيف و متروك است.
7) ابن عدى: برخى از احاديثش مشهور، ولى همهاش منكر است. كسى از او پيروى نكرده است.
8) ابنحبّان: به زنديق بودن متهم بود. حديث جعل مىكرد و احاديث جعلى را به بزرگان نسبت مىداد.
9) حاكم: به زندقه متهم بود و رواياتش از درجه اعتبار ساقط است. ۱
8. ابنخلدون (م 808)
عبدالرحمنبن خلدون، در مقدّمه خود به پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه وآله نسبت داده كه فرمود:
تركت فيكم أمرين، لن تضلّوا ما تمسّكتم بهما، كتاب اللَّه و سنّتي.۲
اين متن نيز قابل اعتماد نيست؛ زيرا:
اوّلاً: سند ندارد.
ثانياً: ابنخلدون از مردان اين ميدان نيست و سخنان او در حوزه حديث، اعتبارى در نظر محدّثان ندارد. يك مورد آن حوزه مهدويّت است كه احاديث مهدويّت را زير سؤال برده ۳ و يكى از بزرگان اهل سنت نقد