ضعيف، خيرهسر، سبك مغز، حديث دزد، رشوه بگير، دروغپرداز، خلط كننده و معترف به جعل حديث معرّفى كردهاند. ۱
سه) در سند ابنعبدالبرّ، «كثيربن عبداللَّهبن عمرو قرطبى» واقع شده كه حديثشناسان او را ضعيف، دروغگو، منكر الحديث، واهى الحديث، متروك الحديث، غيرموثّق و غيرمتين دانستهاند و شخص ابنعبدالبرّ گفته: بر ضعف او اتّفاق نظر است. ۲
چهار) در سند قاضى عياض، «سيفبن عمر» واقع شده كه كارشناسان رجال او را ضعيف، متروكالحديث، منكر الحديث، حديثساز و ساقط از اعتبار دانسته، به كفر و زندقه متّهم كردهاند. ۳
5. دانشمند معاصر اردنى: حسنبن على سقّاف شافعى، مىنويسد:
روايتى كه در آن به جاى «أهل بيتي» لفظ «سنّتي» وارد شده، از نظر سند باطل است؛ ۴ در حالى كه دهها تن از بزرگان اهلسنّت به صحيح بودن: «كتاب اللَّه و عترتي» تصريح كردهاند كه از آن جمله است:
حاكم نيشابورى، متوفّاى 405 ق. در مستدرك ۵ ؛ حافظ ابنكثير، متوفّاى 774ق. در بدايه ۶ ؛ حافظ علىبن ابىبكر هيثمى، متوفّاى 807ق. در مجمع ۷ ؛ حافظ ابنحجر عسقلانى، متوفّاى 852ق. در مطالب عاليه ۸ ؛ جلال الدين سيوطى، متوفّاى 911 ق. در جامع صغير ۹ ؛ ابنحجر مكّى، متوفّاى 974ق. در صواعق ۱۰ ؛ علّامه مناوى، متوفّاى 1030ق. در فيض القدير ۱۱ .
6. اين دانشمند اردنى در كتاب ديگرش با صراحت هر چه تمامتر مىگويد:
تعبير «كتاب اللَّه و سنتي» كه در السنه مردم جارى است و خطيبان آن را با آب و تاب بر فراز منبرها مىخوانند، حديثى موضوع و مجعول است كه امويان و پيروان آنها آن را جعل كردهاند تا مردم را از حديث صحيح «كتاب اللَّه و عترتي» باز دارند. ۱۲
1.همان، ج ۱، ص ۱۹۷
2.همان، ج ۴، ص ۵۸۳
3.همان، ج ۲، ص ۴۷۰
4.سقّاف، ص ۲۸۹
5.نيشابورى، ج ۳، ص ۱۰۹
6.ابنكثير، ج ۵، ص ۲۰۹
7.هيثمى، ج ۹، ص ۱۶۴
8.عسقلانى، المطالب العاليه، ج ۴، ص ۶۵
9.سيوطى، الجامع الصغير، ص ۱۵۷
10.مكّى، ص ۱۵۰
11.مناوى، ج ۳، ص ۲۰
12.سقّاف، صحيح شرح العقيدة الطحاويّة، ص ۶۵۴