تحليلى پيرامون حديث ردّ الشمس‏ - صفحه 71

و إنكار ابن‏الجوزيّ فائدة القضاء لا وجه له فإنّها فاتته بعذر مانع عن الأداء و هو عدم تشويشه على النبيّ صلى اللَّه عليه و آله و هذه فضيلة. فلمّا عادت الشمس حاز فضيلة الأداء ايضاً. و قد قال ابن‏حجر في شرح الإرشاد: لو غربت الشمس ثمّ عادت عاد الوقت أيضاً. ۱
و سرانجام قرطبى در «التذكرة» تصريح مى‏كند:
فلو لم يكن رجوع الشمس نافعاً و أنّه لايتجدّد الوقت لما ردّها عليه. ۲

ارزيابى‏

با توجّه به آنچه بيان شد، مى‏توان نتيجه گرفت كه اوّلين گزارش حديث ردّ الشمس (واقعه زمان پيامبر) نزد اهل سنّت ثابت و پذيرفته شده است و ضعف برخى از طرق آن، با كثرت گزارشها جبران شده و لطمه‏اى به اصل واقعه نمى‏رساند؛ چنان‏كه ملّا على القارى در شرح «الشفا» گفته است:
و أمّا ردّ الشمس له صلى اللَّه عليه و آله فاختلف المحدّثون في تصحيحه و ضعفه و وضعه و الأكثرون على ضعفه [ ولكن ]فهو في الجملة ثابت بأصله و قد يتقوّى بتعاضد الأسانيد إلى أن يصلّ إلى مرتبة حسنة فيصحّ الاحتجاج به. ۳

حديث ردّ الشمس در منابع شيعه‏

آن‏گاه كه عالمان و محدّثان بزرگ اهل سنّت گزارشهاى مختلف حديث ردّ الشمس را به ثبت رسانده، به تصحيح و تأييد محتواى آن پرداخته و در برابر خرده گيريهاى هم‏كيشان خود به دفاع برخاستند، به روشنى، معلوم مى‏گردد كه انديشمندان و محدّثان بنام شيعه چگونه رفتار مى‏كنند و اقبال آنان به اين فضيلت علوى چگونه است. مرزبانان سرزمين انديشه و عقيده، از روزگار وقوع، به ثبت و ضبط اين حادثه

1.محمودى، ص ۳۵

2.همان، ص ۱۵۶

3.همان، ص ۲۷

صفحه از 83