و إنكار ابنالجوزيّ فائدة القضاء لا وجه له فإنّها فاتته بعذر مانع عن الأداء و هو عدم تشويشه على النبيّ صلى اللَّه عليه و آله و هذه فضيلة. فلمّا عادت الشمس حاز فضيلة الأداء ايضاً. و قد قال ابنحجر في شرح الإرشاد: لو غربت الشمس ثمّ عادت عاد الوقت أيضاً. ۱
و سرانجام قرطبى در «التذكرة» تصريح مىكند:
فلو لم يكن رجوع الشمس نافعاً و أنّه لايتجدّد الوقت لما ردّها عليه. ۲
ارزيابى
با توجّه به آنچه بيان شد، مىتوان نتيجه گرفت كه اوّلين گزارش حديث ردّ الشمس (واقعه زمان پيامبر) نزد اهل سنّت ثابت و پذيرفته شده است و ضعف برخى از طرق آن، با كثرت گزارشها جبران شده و لطمهاى به اصل واقعه نمىرساند؛ چنانكه ملّا على القارى در شرح «الشفا» گفته است:
و أمّا ردّ الشمس له صلى اللَّه عليه و آله فاختلف المحدّثون في تصحيحه و ضعفه و وضعه و الأكثرون على ضعفه [ ولكن ]فهو في الجملة ثابت بأصله و قد يتقوّى بتعاضد الأسانيد إلى أن يصلّ إلى مرتبة حسنة فيصحّ الاحتجاج به. ۳
حديث ردّ الشمس در منابع شيعه
آنگاه كه عالمان و محدّثان بزرگ اهل سنّت گزارشهاى مختلف حديث ردّ الشمس را به ثبت رسانده، به تصحيح و تأييد محتواى آن پرداخته و در برابر خرده گيريهاى همكيشان خود به دفاع برخاستند، به روشنى، معلوم مىگردد كه انديشمندان و محدّثان بنام شيعه چگونه رفتار مىكنند و اقبال آنان به اين فضيلت علوى چگونه است. مرزبانان سرزمين انديشه و عقيده، از روزگار وقوع، به ثبت و ضبط اين حادثه