تداوم امامت بر مبناى آيه 51 سوره قصص‏ - صفحه 87

گستره زمانى و مكانى است؛ آن‏گونه كه در حديثى از امام باقر عليه السلام نقل شده است:
لَوْ بَقيتِ الْاَرْضُ يَوْماً بِلا امامٍ مِنَّا لَساخَتْ بِأَهْلِها.
اگر زمين يك روز بدون امامى از ما باقى بماند، اهلش را فرو خواهد برد.۱

زمين هيچ‏گاه از حجّت الاهى خالى نيست. مى‏توان گفت: حجّت خدا آيت تكوينى الاهى است؛ همان‏گونه كه كلمات قرآن، آيات لفظى الاهى‏اند. و حقيقت خليفة اللّهى، همان كتاب جامع خداوندى است. همانند قرآن كه تجلّى الاهى است، او نيز جلوه‏اى تامّ از خداوند خواهد بود؛ آن‏گونه كه اميرالمؤمنين عليه السلام درباره مقام الاهى خود مى‏فرمايد:
ما كانَ للَّهِ آيةٌ اَكْبَرَمِنّي.
خدا را نشانه و آيه‏اى بزرگ‏تر از من نيست.

چنين كسى همتاى قرآن است. البتّه در عالم ملك و نظام تشريع، تابع احكام قرآن است و حتّى از ايثار و نثار حيات دنيوى خود براى حقيقت قرآن دريغ ندارد، ولى جان او با قرآن همبرى دارد كه حديث معروف و قطعى الصّدور ثقلين بر اين تلائم دلالت دارد. حقيقت حجّة اللَّه، همان كتاب جامع و مهيمن بر ديگر كتب و كلمه‏ها مى‏باشد؛ چرا كه وى مظهر اسم اعظم است و ديگر موجودها اسماء ديگر. اين حقيقت واحد در چهارده مصداق جلوه دارد كه به مدلول «أنفُسَنا وَ أنفُسَكُمْ» در آيه مباهله مباين هم نيستند. حديث نبوى «فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنّي» نيز بر همين حقيقت دلالت دارد و به گفته برخى از شارحان، حضرت فاطمه عليها السلام «بَضْعَةُ الْحَقيقَةُ النَّبَوِيَّةُ» نيز هست، نه فقط بَضعة النّبى. حديث معروف «حُسَيْنُ مِنّي وَ أنا مِنْ حُسَيْنِ» نيز همين حقيقت را مى‏رساند. انسلاخ اين حقيقت از عوالم هستى چونان قبض روح از يك كالبد زنده است كه تنها كالبدى بى‏جان و بى‏اثر، از آن باقى مى‏ماند؛ همان‏گونه كه در زيارت جامعه كبيره مى‏خوانيم و عرض مى‏كنيم: «وَ أنَّ اَرْوَاحَكُمْ فِي الْأرْواحِ وَ أجْسَادَكُمْ فَى الْأجْسادِ وَ أنْفُسَكُمْ في النُّفُوسِ»... كلمه «فى» در اينجا، به يك «فَيَويّت»

1.الصّدوق، كمال الدين و تمام النّعمة، باب ۲۱، ح ۱۴، ص ۳۸۸

صفحه از 102