تداوم امامت بر مبناى آيه 51 سوره قصص‏ - صفحه 90

لام ابتداء باشد يا جواب قسمى مقدّر باشد، تأكيد مضمون جمله را مى‏رساند. «قد» هم طبق نوشته لسان العرب، تأكيد است براى تصديق مطلب. فعل بودن مسند جمله و خصوصاً مشدّد بودن آن نيز، مفيد تأكيد مضمون جمله است؛ براى اينكه مفيد تجدّد و تكثير به معنى نازل كردن به صورت اندك اندك و خرد خرد، پيوسته و پشت سر هم است.
رشيدالدين ميبدى آيه را چنين ترجمه كرده است: «سخن در سخن پيوستيم بر ايشان، گاه وعده و گاه وعيد و گاه مثل و گاه قصّه.»
2-3) «وَصَّلنا لَهُمُ الْقَوْلَ» را مفسّران مختلف چنين معنا كرده‏اند:
الف - توصيل القول، هو إتيان بيان بعد بيان. ۱
ب - توصيل يعنى: تكثير وصل و تكرير آن. ۲
ج - توصيل يعنى: ضمّ قطع الحبل، بعضها إلى بعض. ۳
د - المعنى: انّ القرآن أتاهم متابعاً متواصلاً وعداً و وعيداً. ۴
قرطبى گويد: أنزلنا القرآن بعضه بعضاً، وعداً و وعيداً و قصصاً و عبراً و نصائح و مواعظ، إرادَة أن يتذكّروا فيفلحوا. سپس مى‏افزايد: و أصلها من وصل الحبال بعضها ببعض. ۵
2-4) ال: در اين مورد، دو نظر بيان شده است:
الف - «ال» در «القول» براى جنس و مُفيد استغراق است.
ب - «ال» در «القول» از نوع «ال» عهد ذهنى يا عهد علمى است. ۶
2-5) قول: به معنى سخن و سخن گفتن است. در اقرب الموارد گفته است: قول به معنى كلام يا هر لفظى است كه زمان آن را افشاء مى‏كند.
طبرسى گويد: قول در كلام عرب، براى حكايت وضع شده؛ چنان كه گويى: «قَالَ زَيدٌ - خَرَجَ عَمرٌو» و در قرآن در وجوه متعدّدى به كار رفته است كه از جمله آنها

1.فخر رازى، طبرسى، ابوالفتوح‏

2.نسفى، به نقل: الاساس فى التفسير

3.مراغى‏

4.زمخشرى‏

5.الجامع‏

6.النّحو الوافى جزء اوّل ص ۴۲۳ و ۴۲۴ مؤلّف عبّاس حسن، ناشر: دارالمعارف مصر به طور مختصر

صفحه از 102