تداوم امامت بر مبناى آيه 51 سوره قصص‏ - صفحه 99

5. تحليل و بررسى‏

براى تحليل و بررسى مطالب پيشين بايد به چند نكته توجّه كرد:
1. اهل بيت عليهم السلام دست‏پرورده بلاواسطه خداوندند؛ آن‏گونه كه در مقام معرّفى خود فرموده‏اند... «فَإنّا صَنائعُ رَبِّنا» ولى ديگران به يُمن آن بزرگان به تعالى و تكامل مى‏رسند «وَ النّاسُ بَعدُ صَنائِعُ لَنا».۱
بديهى است كه بدون امامت، هدف تذكّر تأمين نمى‏شود و آيه (لَعَلّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ)تحقّق نمى‏يابد.
2. با پايان يافتن حيات دنيوى آن بزرگواران، ولايت و حقيقت وجودى‏شان كم‏رنگ و فرسوده نمى‏شود و جايگاه رفيع‏شان همچنان پايدار است.
3. خداوند با رحمت موهوبى خود آن امامان معصوم را شاهد بر اعمال بندگان قرار داده ۲ و با قرآن قرين و ملازم‏اند و به مدلول حديث قطعى الصّدور ثقلين، هيچ‏گاه از هم جدا نمى‏شوند. در نتيجه، هركس راهى معارض با راه آنان در عقيده و عمل انتخاب كند، گمراه است و جدّ و جهدش جز فاصله گرفتن از شاهراه هدايت برايش ره‏آوردى نخواهد داشت.

گو بدو چندان كه افزون مى‏دوداز مراد خود جداتر مى‏شود
4. حقيقت قرآن كريم و آيات نورانى مصحف شريف درباره آنهاست و رموز قرآن در ايشان مستقرّ و مندرج است. آنان كنوز الاهى در اين خاكدان‏اند كه گستره و قلمرو خلافت الاهى‏شان تمام عوالم هستى را فراگرفته است. آنان «امير كلام» و مالك ملك سخن‏اند و سخنشان به تعبير ابن‏سينا در مقامات العارفين «اَلْكَلامُ الواعِظُ مِنْ قائِلٍ زَكِيٍّ» گفتار پند دهنده از گوينده پاك سرشت است ۳ و به تعبير علّامه طباطبايى رحمه اللَّه عليه محتواى قرآنى به صورت خطبه‏هاى اميرالمؤمنين عليه السلام در آمده است. ۴

1.نهج البلاغه، نامه ۲۸

2.توبه (۹) / ۱۰۵

3.اشارات و تنبيهات، نمط نهم‏

4.جوادى آملى، حكمت نظرى و عملى نهج البلاغه، ص ۵۱

صفحه از 102