آيه تطهير در ادبيات عرب - صفحه 110

5. نگاهى به بخش اوّل: نگرشى بر پيشينه و جايگاه رفيع شعر

در هر فرهنگ و تمدن اجتماع انسانى، ادبيات و خصوصاً شعر، آينه تاريخ آن جامعه است؛ زيرا شاعران از محيط اطراف خود اثر پذيرفته و به كمك استعداد و موهبت، ابياتى مى‏آفرينند كه با وجود بى‏زبانى، زبانِ گوياى عصرشان است. آنان ويژگيهاى مردم زمان خويش و شرايط اجتماعى و فرهنگى محيط خود را بيان مى‏كند و به تصوير مى‏كشند. بنابراين، شعر نشانگر فضاى حاكم بر روزگار شاعر است و از اين‏رو، به لحاظ تاريخى بسيار سودمند مى‏باشد. همچنين نشان‏دهنده موضع شاعر در مقابل حوادث است.
توجّه به اين نكته ضرورى است كه علاوه بر نكات ياد شده، شعر از اركان اجتماعى زندگى عربى بوده و آن را «ديوان اعراب» ناميده‏اند. قبل از ظهور اسلام، شاعر سرور قبيله و گاه از رئيس قبيله محترم‏تر بود و قبيله بدون شاعر سرافكنده و شرمنده مى‏شد. اگر شاعرى در قبيله‏اى به نبوغ مى‏رسيد، مردم جشن و پايكوبى راه مى‏انداختند و افراد ديگر قبائل، براى عرض تهنيت، به سوى ايشان مى‏آمدند و پذيرايى مى‏شدند؛ زيرا شعر ميراث آنها را حفظ و مقامشان را رفيع و دشمن را هراسان مى‏كرد. از اين رو، مردم نياز به شعر داشتند و شاعر بسيار عزيز بود. شاعر تأثيرى مى‏گذاشت كه ديگران حتّى با شمشير نمى‏توانستند چنان كنند. حَنّا الفاخورى مى‏نويسد: «شعر ترجمان احساسات افراد و زبان قبيله و طومار اخبار گذشته و سرگذشت نياكان بود. شاعر، پيامبر قبيله و پيشواى آن در زمان صلح و قهرمان آن در زمان جنگ بود. به فرمان او خيمه‏ها برپا مى‏ساختند و مى‏ايستادند يا كوچ مى‏كردند. مقام شاعر از خطيب بالاتر بود، زيرا شعر در خاطره‏ها جا مى‏گرفت و برزبان آسان بود.»
به سبب همين تأثير عظيم شعر و شاعر در نفوس مردم بود كه مشركان با مشاهده تأثير شگرف قرآن در مردم، به قرآن نسبت «شعر» و به پيامبر نسبت «شاعر» دادند. نيز به سبب اطاعت مردم از شاعر بود كه قرآن كريم در آيه (الشعراء يَتَّبِعُهُم الغاوون)۱ شاعران را متبوع گمراهان مى‏شمرد.

1.شعرا (۲۶) / ۲۲۴

صفحه از 125