آيه تطهير در ادبيات عرب - صفحه 113

الف - شاعران قرن دوم‏

در اين قسمت، از عبدى كوفى، سيد حميرى، ذَكوان و ابونواس ياد شده است
6 -1) عبدى كوفى: از شعراى اهل بيت كه فقط درباره آل محمّد عليهم السلام شعر سروده است. سروده‏هاى او مملو از ذكر فضائل و مدح و مرثيه على عليه السلام و فرزندان اوست. صدق نيّت او باعث شد كه بارها امام صادق عليه السلام از او خواستند تا براى ايشان شعر بخواند و درباره‏اش فرمودند: «اى شيعيان، شعر عبدى را به فرزندانتان ياد بدهيد؛ زيرا او به دين خداست.» وى حول عصمت آل محمّد و واقعه كساء اشعارى دارد. ازجمله در يكى از اشعارش پس از ذكر پاكى و برترى ايشان، مى‏گويد:

لَوْ لَم يكُونوا خيرَ مَنْ وَطَأَ الحَصى‏ما قالَ جبرئيلُ لَهُم تحتَ العبا
هل أنَا منكم شَرَفاً ثم علايُفاخِرُ الأملاكَ إذ قالوا بَلى‏
اگر اين پنج نفر بهترين خلق نبودند، جبرئيل هنگامى كه آنها زير عبا جمع شدند، از ايشان اجازه ورود و معيّت نمى‏گرفت، و نيز هنگامى كه به او اجازه ورود دادند، به خاطر اين مصاحبت، به ملائكه آسمان فخر نمى‏فروخت.
6 -2) سيد حميرى: از شعراى معروف شيعه است كه مذهب كيسانى داشت و به بركت هدايت امام صادق عليه السلام شيعه اثنا عشرى شد و لقب «سيد» را امام ششم عليه السلام بر او نهادند و او را «سيّد الشعراء» ناميدند. چون علاوه بر حب اهل بيت، بغض دشمنان ايشان نيز در قلب او رسوخ كرده بود، ابن‏حجر در معرّفى او مى‏گويد: «شاعرى فصيح است و رافضى خبيث»! ابوالفرج اصفهانى مى‏نويسد: «او در سبّ اصحاب رسول خدا و همسران او افراط كرد و طعن و مذمّت آنها را در اشعارش آورد. و شعر او از مدح بنى‏هاشم و ذمّ مخالفان آنها خالى نيست.» ذهبى گويد: «سيد حميرى از فحولِ شعراست؛ ولى رافضى سرسخت است.»
اشعار او در تأييد مذهب شيعه به قدرى قوى است كه افرادى چون «دارقُطنى» دانشمند معروف اهل سنّت، تنها به خاطر حفظ كردنِ ديوانِ او متّهم به تشيّع شده‏اند. پدر و مادر سيد حميرى از خوارجِ اِباضيّه بودند و هنگامى كه از مذهب

صفحه از 125