آيه تطهير در ادبيات عرب - صفحه 115

و استغفار نمود و اهل زُهد و تقوى شد. پرچمدار شعر در عصر خود بود و سبكى نو در شعر ايجاد كرد و او را در رديف امرؤ القيس شمرده‏اند. اشعار او فراوان و ديوانش بارها چاپ شده است. در يكى از اشعارش انتساب به على عليه السلام و علوى بودن را تنها افتخار به حساب مى‏آورد و ضمن معصوم و مطهر شمردن اهل بيت، صلوات را مختصّ آنان مى‏داند:

مُطَهّرونَ نَقيّاتٌ جُيُوبُهُمْ‏تَجرى الصّلاةُ عَليهم أيْنَما ذُكِروا
ايشان مطهر و پاك و پاك‏دامن‏اند و هرجا نامشان برده شود، صلوات و درود بر آنها فرستاده مى‏شود.

ب - شاعران قرن سوم‏

پس از قرن دوم، نگارنده از شاعران زيادى ياد مى‏كند كه در قرن سوم تطهيريه‏هايى دارند: محمّدبن ادريس شافعى، ديك الجن، دعبل و وامق مسيحى.
6 -5) شافعى: وى از بزرگان اهل تسنّن قرن دوم و رئيس مذهب شافعيه است. تولّد او دقيقاً روز مرگ ابوحنيفه بود. در علم لغت، شعر و ادبيات، ايام عرب، فقه و حديث تبحّر داشت و در سن 18 يا 20 سالگى فتوا مى‏داد. احمد حنبل، عمربن عبدالعزيز را مجدّد دين در قرن اوّل، و شافعى را مجدّد دين در قرن دوم مى‏شمارد. اشعار او در حبّ آل محمّد فراوان است؛ از جمله مى‏گويد:

إنْ كانَ رَفضاً حبُّ آلِ محمّدٍفَلْيَشْهَدِ الثَقَلانِ أنّي رافضي‏
اگر حبّ و دوستى آل محمّد، رفض و خروج از دين به حساب مى‏آيد، جنّ و انس شاهد باشند كه من رافضى و خارج از دين هستم.
اشعار وى در مدح و پاكى اهل بيت و فضائل فراوان ايشان و نيز رثاى امام حسين عليه السلام بسيار شنيدنى است؛ از جمله مى‏گويد:

إذا في مجلس ذَكَروا عليّاًو سبطَيْه و فاطمةَ الزّكيّه
فَأجْرى‏ بَعْضُهم ذِكرى‏ سِواهم‏فَأيْقَنُ أنَّهُ لِسَلَقلَقِيَّه‏
على آلِ الرسولِ صلاةُ ربّي‏وَ لَعْنَتُهُ لِتِلكَ الجاهِليّه‏
هرگاه در مجلسى نام على و دو پسر او و فاطمه پاك نهاد برده مى‏شود، بعضى از مردم فوراً موضوع را عوض كرده و سخن غير ايشان را مى‏گويند. لذا من يقين مى‏كنم كه آنان زاده زنانِ بدكاره‏اند. صلوات خدا بر اين چهار نفر آل رسول، و لعنت خدا باد بر اين مرام جاهلى.
6 -6) ديك الجنّ: ابومحمّد عبدالسلام حُمُصى معروف به «ديك الجنّ»، از شعراى عصر عباسى و شاعرى خوش طبع از شيعيان است. او در مراثى امام حسين عليه السلام اشعار فراوان دارد. وى نه تنها براى عرب نسبت به عجم فخرى قائل نبود، بلكه بر اَعراب، فخر مى‏كرد و تنها آل محمّد را بهترين مردم بين عرب و عجم مى‏شمرد. در مضمون آيه تطهير مى‏گويد:

و الخمسةُ الغُرُّ أصحابُ الكِساءِ مَعاًخَيرُ البَريّةِ من عُجْمٍ و مِن عَرَبٍ‏
اشعار او در فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام و مظلوميّت ايشان شنيدنى است.
6 -7) دِعبِل خُزاعى: وى از شعراى كم‏نظير شيعه اماميّه و از نوادگان «بديل خُزاعى» صحابى گرانقدر رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله است كه پيامبر در روز فتح مكّه او را دعا فرمود. بديل در جنگ صفين در ركاب اميرالمؤمنين عليه السلام بود كه به دست ياران معاويه شهيد شد. سروده‏هايش بر زبانها و در كتابها جارى است و نبوغ او را در ادب و شعر اثبات مى‏كند. اشعار او غالباً در مدح اهل بيت و هجو دشمنان ايشان است. علّامه امينى مى‏نويسد: «از آنجا كه ولايت اهل بيت خالص نمى‏شود مگر با برائت از دشمنان ايشان، لذا دعبل پيوسته بيزارى و برائت خود را از دشمنان عترت طاهره و غاصبين منصب ايشان اعلام مى‏كرد.»
وقتى عباسيان به بهانه دفاع از اهل بيت روى كار آمدند، امّا خلاف گفته‏هايشان عمل نمودند، دعبل همه خلفا و وزراى ايشان را افشا كرده و با اين هجوگويى از بنى‏عباس انتقام مى‏گرفت. به همين سبب، پيوسته فرارى بود و خود مى‏گفت:

صفحه از 125