نگاهى ديگر به كتاب المراجعات‏ - صفحه 132

و شكافى كه در طول زمانهاى گذشته سبب از ميان بردن «وحدت اسلامى» بوده است.
به اين ترتيب، اين عنايت و لطفى از سوى خداوند سبحانه براى اين امّت بود؛ امّتى كه سرور پيامبران صلى اللَّه عليه وآله درباره آن فرموده است: به هيچ امّتى، چنان يقينى داده نشده است كه به امّت من داده شده. آرى اين تقديرى الاهى بود كه اين دو انديشمند سخت‏كوش بر تخت انديشه و فرهنگ اسلامى، در سرآغاز اين دوره تكيه بزنند؛ در زمانى كه اسلام بيش از هر زمان ديگرى نياز داشت تا فردى اداره امورش را به دست گيرد و صفهاى آن را متّحد كند...
چنين شد كه اين كتاب ارزشمند، سنگ بناى استوارى در نزديك‏سازىِ دو بخش از مسلمانان و از ميان بردن عوامل اختلافات مذهبى ميان آن دو فرقه شد.
همچنان كه اين كتاب بيانگر شمارى از مسائلى بود كه شيعه آنها را معتبر مى‏شمارد و اصلى بنيادين در ميان اصول و اركان مذهب خود مى‏داند، كه سرآغاز آنها «نصّ» بر امامت و خلافت على عليه السلام است، و «عصمت» امامان از آل زهرا و على عليهما السلام .
در حالى كه برادران سنّى ايشان، در مقابل اين اعتقاد، مى‏گويند كه الزام‏آور بودن «نصّ» فقط در «عبادات» است. و اگر جز اين باشد، لازمه‏اش فاسق شمردن برخى صحابه است؛ حال آنكه رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله از اين كار حسّاس و مهمّ نهى فرموده و مسلمانان را برحذر داشته است؛ چنان كه كلام مشهور او در مورد نظام حكومت چنين است:
«تا زمانى كه حاكمان اسلامى، نماز را در ميان شما به پا مى‏دارند، از ايشان اطاعت كنيد.»
همچنين اهل سنّت مى‏گويند كه «عصمت» اصطلاح ويژه و خاصّى است كه اطلاق آن جز بر پيامبران عليهم السلام جايز نيست.
علاوه بر آنچه گفته شد، اين كتاب امور فراوانى را بيان مى‏دارد كه مورد قبول فريقين است؛ ازجمله پذيرش احاديث رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله به عنوان يكى از مصادر تشريع و

صفحه از 127